پرده سینما

ژیل دلوز و سینما؛ بخش سوم: لحظات نوعی

سینا حبیبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با نگاهی به فیلم های پول (روبر برسون) و زمان متوقف می شود ( پیتر گوتار)

 

 

مقدمه: بر خود لازم می دانم در بخش سوم از این مجموعه مقالات، چند نکته را توضیح دهم. اول این که این مجموعه مقالات هرگز (با تأکید فراوان) نه نقد فیلم ها و نه توضیحات مفصل درباره نظرات دلوز است؛ بلکه صرفاً اشاراتی است برای علاقمند ساختن گروهی از خوانندگان که تا به حال با این شکل از دیدگاه ها آشنایی نداشته اند.

دوم این که هر نوشتار (درباره هر تفکری باشد) در مرحله اول حاصل قلم و اندیشه نویسنده ای است که درباره آن تفکر می نویسد پس احتمال می رود که اگر با تفکر دلوز (یا هر فرد دیگری) آشنایی پیدا کنید دیدگاه و نظراتتان با نگارنده این مجموعه به کلی متفاوت باشد.

 

**********

 

پول ساخته روبر برسوندلوز در خوانش هایی که از برگسون (1) دارد واژه ای را مورد بررسی فراوان قرار می دهد: «لحظات نوعی» (2) و در تعریف آن می نویسد: «لحظه قابل توجه و منحصر به فرد، یک لحظه نوعی است.» (3) برگسون اشاره دارد که یونانیان باستان تحول و حرکت را متشکل از تحولات کامل جدی و قابل رؤیت می دانستند مثل تحول انسان از کودکی به نوجوانی و جوانی و بزرگسالی. با پیشرفت علم مدرن، این دیدگاه افول می کند و برگسون زمان را زنجیره ای می نامد از لحظات تقسیم ناپذیر که نام آن را «لحظات نوعی» قرار داده است.

این لحظات نوعی از منظر دلوز لحظات پیش پاافتاده ای هستند، لحظاتی از کل زمان داستانی، لحظاتی که پیش بینی نشده اند و ناگهان اتفاق می افتند. مانند شیوع یک بیماری مانند یک قتل ناخودآگاه مانند یک عشق نافرجام.

سینما این توانایی را دارد که این لحظات نوعی را بیرون بکشد. اما موضوع اصلی این است که چگونه یک خلقت در درون این تصاویر اتفاق می افتد؟ (یا چگونه تصاویر منجر به خلق چیزِ جدیدی می شود ؟)  دلوز می گوید اگر شخصیت در این لحظات نوعی به فکر یک اتفاق جدید باشد و توانایی این را بیابد که این لحظات را به سیر اتفاقات داستان پیوند دهد منجر به خلقت اتفاقات جدید در درون تصاویر می شود. برای مثال در فیلم آوازهایی از طبقه دوم (4) ساخته روی اندرسون موفق می شود در تک تک سکانس هایش لحظات نوعی خلق کند و تمام این لحظات ( که اینجا به دلیل استمرارش به پلان-سکانس تبدیل شده اند ) با هم پیوند برقرار می کنند. ( روی اندرسون یک نمونه استثنایی است، تمام قاب هایش تماما ساکن است و حرکت دوربین نداریم اما با پیوندی که میان این لحظات نوعی برقرار کرده به یک حرکت بالقوه رسیده است.) این فیلم در کنار شما زنده ها (5) یک انقلاب حرکتی است دیگر هیچ چیز تحت کنترل قرار نمی گیرد. ( سکانس درخشان حضور مردم در خیابان و نابود کردن همه چیز در فیلم آوازهایی از طبقه دوم به خوبی قدرت این حرکت را عینی کرده است).

جوانانی که با شتاب از کوچه ها و مغازه ها در حال گریز هستند در فیلم زمان متوقف(6) می شود ساخته پیتر گوتار(7) به راستی تحت تعقیب هیچ کس نیستند، آن ها از همه چیز می گریزند برای همین هم خود را از بلندی مدام پرتاب می کنند. این تصویر از فیلم زمان متوقف می شود جای بحث دارد . اول این که شخصیت ها چرا و برای چه در حال فرارند؟ و دوم این که چه چیز به این تصاویر بدعت می بخشد؟

ژیل دلوزبرای پاسخ به پرسش اول باید اشاره کنم به اصطلاح بدن های بدون اندام(8) که دلوز و دوستش گتاری مفصل به آن پرداخته اند. منظور آن ها از این واژه نوعی رهایی از بند اندام ها و رسیدن به یک آزادی مطلق به شکلی است که تمام اندام های بدن از قابلیت ارگانیک خود خارج و قابلیت هایی نا محدود به دست خواهند آورد. ( با دست ها راه می روند، با دهان دفع می کنند و ... ) . فیگورها در فیلم پیتر گوتار جوانانی آنارشیست هستند که رویای رسیدن به بزگترین گنجینه جواهرات را در سر می پرورانند. اما زود باور می کنند که چنین توانایی ندارند. تلاش آن ها برای رسیدن به آستانه ای غیر قابل کنترل با دویدن های دسته جمعه و آشوب های کوچک آغاز می شود و لذت حاصل از این حرکت آن ها را تا مرز رهایی به پیش می راند به قسمی که دیگر هیچ چیز جز حرکت برای ان ها مفهوم پیدا نمی کند.

پاسخ به پرسش دوم تنها با تعریف های دلوز از لحظات نوعی ممکن خواهد بود. طبق تعریف دلوز و برگسون لحظه ای منحصر به فرد و قابل توجه یک لحظه نوعی است . در این فیلم لحظه ای که شخصیت ها باور می کنند توانایی سرقت از گنجینه را ندارند قابل توجه ترین لحظه فیلم است. اما ادامه فیلم و چرخشی که بعد از لحظه نوعی در فیلم اتفاق می افتد ( مسئله دیگر گنجینه نیست، مسئله رهایی از اندام ها و دستیابی به توانایی های نامحدود است) همان بدعت و خلقت در تصاویر را منجر می شود. همه چیز از کنترل و منطق اثر خارج می شود و همه تعریفاتی که تا قبل لحظه نوعی ارائه شد نقض می گردد.

و اما پول واپسین ساخته روبر برسون داستان یک تعمیرکار است که طی یک اتفاقات غیرقابل کنترل تمام زندگی اش را از دست می دهد. از نیمه فیلم تحولات آنقدر از کنترل شخصیت ها خارج می شود که دیگر شخصیت اصلی در مقابل تحولات قرار ندارد بل همراه با آن در حرکت است ( این موضوع درباره بسیاری مسائل قابل برسی است برای مثال چگونه فیلم ها می توانند به جای همراه بودن با سینما در مقابل آن قرار بگیرند ) حتی برای رسیدن به تحول بعدی نقشه هم می کشد. ( در این فیلم جمع کردن تک تک قرص ها برای خودکشی، یا همراه شدن با آن خانواده برای به قتل رساندنشان.)

یکی از مؤلفه های سینمای برسون که در پول هم دیده می شود، خلق موقعیت ها به هزاران شکل ممکن است. یعنی همجواری ها در فیلم های وی به شکل های مختلف امکان پذیر است به یک عبارت دیگر فضای آثارش قابلیت این را دارد که شکل های دیگری را هم تجربه کند.

شخصیت ها در چنین فضایی که دلوز ان را «فضای ریمانی» معرفی می کند واکنش های عجیب اما منطقی از خود نشان می دهند، شخصیت ها در هر لحظه چیزی جدید را تجربه می کنند. چیزی که تماشاگر آن را نمی بیند و حتی متوجه هم نمی شود. فقط و فقط خود بازیگر آن را احساس می کند. عکس العمل های اوست که تجربه های جدیدش را به تماشاگر نشان می دهد این قابلیت درونی در بازیگر را دلوز (پهلوانی )(9) معرفی می کند . قابلیتی که در درون بازیگر تحمیل می شود و او باید آن را به شکلی درونی ارائه دهد.

 

سینا حبیبی

 

 در همین رابطه بخوانید

 

 

ژیل دلوز و سینما؛ بخش اول: زمان تابعی از حرکت نیست

 ژیل دلوز و سینما؛ بخش دوم: ارتباط میان هنر، فلسفه، علم و سیاست

ژیل دلوز و سینما؛ بخش سوم: لحظات نوعی

 

پانوشت ها

 

Henri bergson –1

 

Any – instants – whatever –2

 

3 – رجوع کنید به کتاب ادراک ، «زمان و سینما» ترجمه مهرداد پارسا، انتشارات رخداد نو

 

The songs from second floor – 4

 

You,the living -54

 

Time is stop –6

 

Peter gotar -7

 

8 – برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به: «چگونه خود را بدنی بدون اندام بسازیم؟» نوشته دلوز و گتاری ترجمه بابک سلیمی زاده

 

9 – برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب فرانسیس بیکن : منطق احساس نوشته دلوز . نرجمه بابک سلیمی زاده

 

 

 

 


 تاريخ ارسال: 1391/1/23
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.