پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
All Is Lost
كارگردان: جی. سی. چندور
فيلمنامه: جی. سی. چندور
بازيگر: رابرت ردفورد
محصول: آمریکا و کانادا، ۲۰۱۳
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۰۵ دقیقه
گونه: ماجراجویی، درام
بودجه: ۸ و نیم میلیون دلار
فروش: حدود ۱۳ و نیم میلیون دلار
درجهبندی: PG-13
جوایز: کاندیدای اسکار بهترین تدوین صدا، ۲۰۱۴
■ طعم سینما - شمارهی ۹۰: همهچیز از دست رفته (All Is Lost)
همهچیز از دست رفته دومین ساختهی سینمایی جی. سی. چندور، داستان مردی سالخورده (با بازی رابرت ردفورد) را تعریف میکند که قایقاش حین دریانوردی در اقیانوس هند گرفتار سانحهی سختی میشود؛ سانحهای که پیرمردِ تکوُتنها را در موقعیتی بغرنج قرار میدهد... جفری مکدونالد چندور با نویسندگی و کارگردانی همهچیز از دست رفته، درواقع شیفتگانِ اولین ساختهاش را اساسی غافلگیر کرد! این فیلم هیچ ربطی به درام پربازیگر و آکنده از کثافتکاریهای والاستریتیِ مارجین کال (Margin Call) [محصول ۲۰۱۱] [۱] ندارد.
همهچیز از دست رفته -با عنوان کاملترِ "همهچیز از دست رفته است"- فرصتی استثنایی برای آقای ردفوردِ ۷۷ ساله فراهم میآورد تا حدود یک ساعت و نیم با نمایشی کاملاً تکنفره در سکوت، سرگرممان کند. در طول تاریخ سینما، بودهاند فیلمهایی که مدت زمان قابلِ توجهی از آنها به یک بازیگر اختصاص داشته است -مثل دورافتاده (Cast Away) [ساختهی رابرت زمهکیس/ ۲۰۰۰] با بازی تام هنکس- اما برای این موردِ ویژه که کلّ تایم یک فیلم، فقط و فقط متعلق به یک بازیگر باشد -حداقل حالا- بهغیر از همهچیز از دست رفته نمونهی شاخص، ماندگار و -در عین حال- سرگرمکنندهی دیگری بهیاد نمیآورم [۲]. دفنشده (Buried) [ساختهی رودریگو کورتس/ ۲۰۱۰] با بازی رایان رینولدز بهنظرم طبلی توخالی، بدونِ جذابیت و بیخودی مأیوسکننده آمد.
وقتی فیلمی یک شخصیت داشته باشد، طبیعتاً از دیالوگ هم خبری نیست(!) و کار بازیگر بسیار دشوارتر خواهد شد. شاید چندان خیالپردازانه نباشد اگر ادعا کنیم رابرت ردفورد که -علیالخصوص با راهاندازی فستیوال سینمایی ساندنس (Sundance Film Festival)- ید طولایی در حمایت از سینمای مستقل دارد [۳]؛ سرانجام تاوان این جانبداری خود را با نادیده گرفته شدن از سوی داوران هشتادوُششمین مراسم آکادمی پرداخت و حتی کاندیدای کسب اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد هم نشد!
گفتگو ندارد که بازی در چنین نقشی، آمادگی بالای بدنی میطلبیده است؛ فیلمِ روی پرده، تأکیدی بر اهمیت کاری است که آقای ردفورد در این سنوُسال [۴] تماموُکمال از عهدهی انجاماش برآمده. ضمن اینکه توجه داریم فقط بُعد فیزیکیِ قضیه مطرح نبوده است زیرا -همانطور که اشاره شد- رابرت ردفورد همهچیز از دست رفته را خودش دستتنها پیش میبرد.
همهچیز از دست رفته همانطور که -بهدرستی- انتظارش را داریم، باند صدای فوقالعاده کارشدهای دارد. فیلم علاوه بر دو موردی که ذکر شد، از سایر جنبهها نیز اثر شایستهی اعتنا و همچنین متفاوتی بهشمار میرود. هنر آقای کارگردانِ همهچیز از دست رفته اینجاست که بدون به تصویر درآوردن حتی یک فلاشبک از گذشتهی مرد دریانوردِ پیر و بیاینکه ناماش را بدانیم، به سرنوشت او علاقهمندمان میکند بهطوریکه برای نجاتاش دچار هیجان و اضطراب میشویم و از صمیم قلب آرزو میکنیم جان سالم به در ببرد.
از دیگر وجوه تمایز همهچیز از دست رفته آن است که -برخلاف انتظار- لحظات زیادی از فیلم، موسیقی ندارد. اظهارنظرِ صحیحتر دربارهی موزیک متنِ همهچیز از دست رفته این میتواند باشد که وسواس فراوانی به خرج داده شده است تا -در تضاد با اینچنین مواردی- المانِ موسیقی در حدّ عاملی جهت پوشاندن عیوب احتمالی و بهتعبیری، پر کردن خلاءهای فیلم تنزل پیدا نکند و کارکردی مخصوص به خود داشته باشد. این درست است که همهچیز از دست رفته اغلب عکسِ جریان آب شنا میکند اما آقای چندور تمهیداتی مؤثر بهکار بسته تا فیلم ملالآور نشود.
بهنظرم قضاوت درخصوص راهی که جی. سی. چندور برای تمام کردنِ فیلماش برگزیده، سلیقهای است -کمااینکه بهطور کلی حیطهی نقد فیلم هم با سلیقهی شخصی افراد سروُکار دارد- من این پایانبندیِ دوپهلوی همهچیز از دست رفته را دوست دارم. آقای چندور بههیچوجه فیلمسازی آسانگیر نیست؛ تجربهی تماشای فیلمهای قبل و بعد از همهچیز از دست رفته، مارجین کال و خشنترین سال (A Most Violent Year) [محصول ۲۰۱۴] -فارغ از اینکه دوستشان داشته باشیم یا نه- این مهم را ثابت میکند. بیانصافی است اگر چگونه به پایان بردنِ همهچیز از دست رفته را از سرِ بلاتکلیفی قلمداد کنیم آنهم با چنین اجرای درخشانی.
همهچیز از دست رفته فیلمی با محوریت به مبارزه برخاستن با آبهای بیکرانه، تنهایی و مرگ است. مبارزهای نابرابر با یگانه سلاحی بهاسم امیدواری در شرایطی که همهچیز -یکییکی- دارد از دست میرود. روی پردهی نقرهای، چه کسی را تنهاتر از رابرت ردفوردِ همهچیز از دست رفته سراغ دارید؟ گاهی برای مزمزهی طعمهایی دیگرگونه از سینما، چارهای نداریم بهجز اینکه کمی صبورتر باشیم؛ همهچیز از دست رفته ارزشاش را دارد.
پیمان عباسینیا
پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
[۱]: جی. سی. چندور با همین فیلم اولاش مارجین کال توانست کاندیدای اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی شود.
[۲]: با اغماض، میشود Secret Honor را مثال زد به کارگردانی رابرت آلتمن [محصول ۱۹۸۴].
[۳]: جشنوارهی مشهور سینمایی که از سال ۱۹۹۱ میلادی در شهر پارکسیتی ایالت یوتا در ایالات متحده آمریکا آغاز بهکار کرد. هدف از راهاندازیِ جشنوارهی فیلم ساندنس، حمایت از فیلمها و فیلمسازان مستقل عنوان شده؛ بانی ساندس، رابرت ردفورد است (ویکیپدیای فارسی، مدخل جشنوارهی فیلم ساندنس).
[۴]: ۷۷ سالگی در ۲۰۱۳ میلادی؛ سال تولید فیلم.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|