پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
All the King's Men
كارگردان: رابرت راسن
فيلمنامه: رابرت راسن [براساس رمان رابرت پن وارن]
بازيگران: برودریک کرافورد، جان آیرلند، جوآن درو و...
محصول: آمریکا، ۱۹۴۹
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۱۰ دقیقه
گونه: نوآر، درام
فروش: حدود ۲ و نیم میلیون دلار
درجهبندی: PG
جوایز مهم: برندهی ۳ اسکار و کاندیدای ۳ اسکار دیگر، ۱۹۵۰
■ طعم سینما - شمارهی ۱۱۴: تمام مردان شاه (All the King's Men)
تقدیم به رابرت پریش،
پرویز دوایی مترجم "بچهی هالیوود"
و غلامعباس فاضلی که نسخهای آکبند از کتاب را به من اهدا کرد
رابرت راسن با بیلیاردبازش در حافظهی سینمایی اکثرمان ثبت شده است بهطوریکه هر زمان قصد دارند فیلمهای راسن را نقد و بررسی کنند، معمولاً این بیلیاردباز (The Hustler) [محصول ۱۹۶۱] است که در محور بحث جای میگیرد اما برای طعم سینمای ویژهی آقای راسن [شمارهی ۱۱۴] میخواهم از فیلم تمام مردان شاه بنویسم؛ یادگار سالیان خوش سینمای کلاسیک که اکنون در سایهی شهرت رمان منبع اقتباس [و تازهترین نسخهی فیلم شدهاش] قرار گرفته است.
خط اصلی داستان فیلم، بسیار آشناست: «انسان درستکاری از طبقات فرودست جامعه که در ابتدا با نیات خیرخواهانه قصد ورود به عرصهی سیاست را دارد، بهمرور قدم به بازیهای کثیف سیاسی میگذارد و مبدل به غدهی سرطانی لاعلاجی میشود...» درست به موازات این ماجرای قابلِ حدس، در تمام مردان شاه خط کمرنگتری از یک درگیری رمانتیک داریم میان راوی قصه، جک بوردن (با بازی جان آیرلند) و اَن استنتون (با بازی جوآن درو) که از جایی بهبعد، پای ویلی استارک (با بازی برودریک کرافورد) هم به آن باز میشود. وجود خط دوم سبب شده است فیلم تا حدّ بسیاری از اتهام کسالتآور بودن نجات پیدا کند.
کارکرد تعبیهی رابطهی عاشقانهی مذکور در بطن ماجراهای تمام مردان شاه، به همین موردِ خاص محدود نمیشود بلکه در بزنگاهی بااهمیت به داد فیلم میرسد و آن ۱۰ دقیقهی آخر و نحوهی پایانبندیاش است. این رابطه به کمک تمام مردان شاه آمده تا از تلهی یک پایان پیشبینیپذیر و بیخاصیت فرار کند. وضعیت شما در هنگام تماشای تمام مردان شاه به این ترتیب است: ۳ دقیقه بیشتر به ظاهر شدن The End باقی نمانده و هنوز نمیدانید فیلم بناست چطور تمام شود؟!
تمام مردان شاه بهگونهای به انتها میرسد که تماشاگرِ زلف گره زده با فیلم را بهتزده میکند. تأثیرگذار از کار درآمدن این دقایق بیش از همه، مرهون دو چیز است: اجرای حسابشدهی سکانس و مونتاژ دینامیکاش؛ "جنبوُجوش جمعیت حاضر در صحنه، سوئیچپن دوربین به سمت راست و نیز فلاش زدنهای پیدرپی عکاسها" بهاضافهی "کوتاهی پلانها و قطعهای بهموقع" مهمترین عوامل موفقیت سکانس مورد اشارهاند. شخصاً همین ۳ دقیقه [یا دقیقتر بگویم: ۲ دقیقه و ۴۰ ثانیه] را به کلّ فیلم ترجیح میدهم و از تماشای چندین و چندبارهاش سیر نمیشوم! یک کلاس درس تمامعیار است!
از تدوین تمام مردان شاه گفتم، فکر میکنم دیگر وقتاش باشد علت تقدیم این نوشتار به رابرت پریش [و نه مثلاً رابرت راسن!] را با شما در میان بگذارم. آقای پریش نویسندهی "بچهی هالیوود" (Growing Up In Hollywood) است [۱]؛ یکی از درخشانترین اتوبیوگرافیهای تاریخ سینما و کتاب بالینی بسیاری از عشقِسینماها. رابرت پریشِ فقید قبل از اینکه به سودای دیرینهاش یعنی کارگردانی سینما دست پیدا کند، تدوینگرِ خوشقریحهی چند فیلم بود [۲] از جمله همین تمام مردان شاه. یکی از بخشهای بینظیر کتاب جادویی "بچهی هالیوود"، ۱۱ صفحهای است که به شرح مصائب تدوین تمام مردان شاه اختصاص دارد.
رابرت پریش در برههای که [در هالیوود] بهاصطلاح روی بورس بوده، دقیقاً پس از اسکاری که بهخاطر تدوین جسم و جان (Body and Soul) [باز هم به کارگردانی رابرت راسن/ محصول ۱۹۴۷] میبرد، توسط خود راسن به پروژهی تمام مردان شاه دعوت میشود؛ وقتی کار گره خورده و پنج ماه است هزاران متر فیلم روی دست تدوینگر استودیو کلمبیا [اَل کلارک] مانده و کارگردان دلاش نمیآید از خیر هیچکدام از صحنههایی که فیلمبرداری کرده است، بگذرد. طبق گفتهی پریش در کتاب، طی یک بازهی زمانیِ [بیش از] ۶ ماهه تمام مردان شاه حداقل ۸ مرتبه تدوین میشود و پیشنمایشهایش همگی شکست میخورد تا سرانجام آقای راسن به کوتاه شدن فیلم رضایت میدهد.
اعتقاد راسخ رابرت پریش به بهدردبخور بودن آنچه که راسن گرفته بود، موجبات نجات تمام مردان شاه از اکران عمومی مفتضحانهاش بهصورت تودهای بیشکل از تصاویر درهموُبرهم را فراهم میآورد. کاش آقای پریش به توصیهی هوشمندانهی هاری کُن [رئیس وقت استودیو کلمبیا] گوش میداد و از خوابوُخیال کارگردان شدن بیرون میآمد، آنوقت حتماً فیلمهای بیشتری تدوین میکرد و چهبسا چند اثر درخشان دیگر به گنجینهی سینمای کلاسیک [در دهههای ۵۰ و ۶۰] اضافه میشد.
از آنجا که فیلمنامهی تمام مردان شاه اقتباسی است از یک رمان برندهی جایزهی پولیتزر [۳]، اصلاً دور از انتظار نباید باشد که از دیالوگهایی شنیدنی سود ببرد. مرور دیالوگی از زبان آقای هِیل [پدر دختر جوان بینوایی که تام، فرزندخواندهی ویلی عاقبت باعث مرگاش میشود] خالی از لطف نیست: «حرف زدنت خیلی خوبه، اولینباری که شروع به حرف زدن کردی رو یادم هست، جایی بهاسم آپتون، اون روز حرفای زیادی زدی، چیزایی گفتی که با عقل جور درمیومدن، برای من و خیلی از مردم، بهت ایمان آوُردم، ازت دنبالهروی کردم و واسهت جنگیدم... خب، کلمات هنوز خوبن اما تو نه و دیگه باورت ندارم» (نقل به مضمون).
اقتباس قرن بیستوُیکمیِ استیون زیلیان [۴] از رمان آقای رابرت پن وارن را [در قیاس با نسخهی راسن] نمیپسندم. فیلم زیلیان فاقد برخی ریزهکاریها و پیچشهای داستانی منبع اقتباس [۵] است، موردی که به مذاق طرفداران کتاب خوش نمیآید و اتفاقاً در فیلم کلاسیک آقای راسن تماموُکمال بدانها پرداخته شده. درمجموع، رابرت راسن برای به فیلم برگرداندن رمان، راه وفادارانهتری را برگزیده است هرچند بهدلیلی [که سر ماجرای جذاب و فرسایندهی مونتاژ به آن اشاره شد] تمام مردان شاه نیز از اقتباسی ۱۸۰ دقیقهای به ۱۱۰ دقیقه فیلم [یعنی: مدت زمان نسخهی کنونی] تقلیل پیدا کرده و طبیعتاً برگردان نعلبهنعلِ کتابی ۴۶۴ صفحهای [۶] نیست.
تمام مردان شاه طی بیستوُدومین مراسم آکادمی، در ۶ رشتهی مهمِ بهترین فیلم (رابرت راسن)، بازیگر نقش اول مرد (برودریک کرافورد)، بازیگر نقش مکمل زن (مرسدس مککمبریج)، بازیگر نقش مکمل مرد (جان آیرلند)، فیلمنامه (رابرت راسن) و تدوین (رابرت پریش و اَل کلارک) کاندیدای اسکار بود که نهایتاً به سهتای اول رسید. تمام مردان شاه از برترینهای سینمای کلاسیک در مضمون به نقد کشاندن قدرتطلبی لجامگسیخته، پوپولیسم افراطی و سوءاستفاده از احساسات عوامالناس است و همچنین مردود دانستن جملهی هزاربار شنیده شدهی "هدف، وسیله را توجیه میکند"... اینها همه درست، اما بین خودمان بماند؛ من هم بیلیاردباز را بیشتر دوست دارم!
پیمان عباسینیا
پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴
[۱]: ترجمهی فارسیِ خوشخوان این کتاب را منتقد قدیمی سینما، پرویز دوایی با جانوُدل انجام داده است.
[۲]: فیلمهایی از ماکس افولس، لوئیس مایلستون و جرج کیوکر.
[۳]: All the King's Men نوشتهی رابرت پن وارن، چاپ ۱۹۴۶.
[۴]: تمام مردان شاه (All the King's Men) [محصول ۲۰۰۶].
[۵]: رابرت پن وارن، ویلی استارک را براساس شخصیتی حقیقی بهنام هوی پی. لانگ خلق کرد.
[۶]: تعداد صفحات کتاب در چاپ اولاش.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|