پرده سینما

یادداشت سردبیر: دفتر هجدهم- شغل شما چیست آقای منتقد؟!

پرده سینما

 

 

 

 

 

 

 

 

 اهدناالصراط المستقیم

 

دفتر هجدهم

 

بیست و هشتم اردیبهشت ماه سال هزار و سیصد و هشتاد و نه

 

یادم هست روزی در یکی از کامنت ها، خواننده ای که خیلی عصبانی بود نوشته بود «شغل شما چیست آقای منتقد؟!» واقعیت این است که شغل اصلی من فیلمسازی است؛ فیلمسازی مستند، فیلم کوتاه، و فیلم داستانی (تله فیلم). هنوز فیلم سینمایی نساخته ام ولی سالهاست که تصمیم دارم بسازم. «منتقد» بودن به ندرت توانسته «شغل»ی برای منتقدان باشد. فکر نمی کنم در تاریخ مطبوعات ایران هیچ مدیر مسئولی حق التحریر شایسته ای به نویسندگان داده باشد تا آنها بتوانند روی «منتقد» بودن به عنوان یک شغل اتکا کنند.

به هرحال از اول خرداد ماه به خاطر اینکه شبانه روز درگیر «شغل» اصلی ام فیلمسازی هستم، سایت "پرده سینما" اخبار را تحت پوشش قرار نمی دهد. هرچند از اول هم خط مشی ما توجه به مباحث تحلیلی و تاریخ سینمایی بود. قرار نبود خیلی به جریانات «روز» و اخبار توجه نشان دهیم. ولی در سه ماه گذشته (اسفند، فروردین و اردیبهشت) ناخودآگاه به این ورطه ی جذاب غلتیدیم.

از اول خرداد ماه (احتمالاً به مدت دو ماه) چند مقاله تحلیلی و تاریخ سینمایی را که در دستور کار ما قرار دارد آرام آرام روی سایت قرار خواهیم داد. مقالات ما کمتر ولی مهمتر خواهند شد. البته این مقالات را از طریق خبرنامه به اطلاع اعضایی که عضو خبرنامه سایت هستند خواهیم رسانید.

دفتر هجدهم را با کلامی از لسان الغیب به پایان می رسانم که می فرماید

 

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود    سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

حلقه پیر مغانم ز ازل در گوش است    بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

بر سر تربت ما چون گذری همت خواه    که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

 

غلامعباس فاضلی

 

برای مشاهده دیگر یادداشت ها، اینجا را کلیک کنید

 

 


 تاريخ ارسال: 1389/2/28
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>مرتضی شمیسا:

جناب فاضلی ، دوست و استاد گرامیم، فرهنگ هرگز برای اهلش در این دیار شغل محسوب نشده . گویا همیشه فرهنگ مقوله ای دم دستی و تفریحی تلقی میگردد. بهر حال همیشه مشتاق مطالعه ی نقدهای شما بوده و هستم، از تاریکیهای نبوغ تا همین آخری. اگر با اینهمه نامردمی ها باز دنبال هنر گردی، هنر کردی.

1+0-

سه‌شنبه 11 خرداد 1389



>>>سامان:

ارادت....

1+0-

دوشنبه 10 خرداد 1389



>>>عباس تهراني:

جناب عباس آقاي فاضلي برادر گرامي، مدت زيادي نيست با سايتت آشنا شدم اما رد انصاف و سادگي و از همه مهمتر دلسوزي رو به وضوح مي بينم و حالا هم كه مي خواهي آستين بالا بزني و آموزه هات رو در عمل نشون بدهي برات آرزوي موفقيت دارم .بذار يه خاطره كوچولو بگم ، شهريورماه سال 71 سرباز بودم و مارو براي تمرين ر‍ژه 31 شهريور به پادگان انصارالحسين در جاده خاوران منتقل كرده بودند يه روز صبح كه داشتيم تمرين مي كرديم يكي از برادرهاي سپاه با موتور تريل روزنامه بدست مثل پيك هاي اسب سوار كه حامل خبر مهمي هستند كنار ميدون تمرين نگه داشت و گفت عباس... كيه ؟دستم رو بردم بالا و منو ديد و گفت بيا بيرون ، رفتم كنارش بهم گفت شما كنكور قبول شدي بشين ترك موتور تا خودم تا دژباني ببرمت پدرت اونجا منتظرته (از ميدون تمرين تا دژباني راه خيلي زيادي بود ) توي راه بهم گفت حالا كه از اينجا داري ميري براي درس و دانشگاه بعدش هدفت خدمت باشه تا اونجا كه ميتوني دست محرومين و مستضعفين رو بگير . و از اون روز 18 سال ميگذره البته من هنوز لياقت خدمت پيدا نكردم و از نظر مادي هم استطاعت اين كار رو ندارم اما همونطور كه شما هم بهتر از من ميدوني مشكل اساسي ما استضعاف فرهنگيه ودارم تلاش مي كنم تا بتونم آموزه هام رو كه توي اين مدت كسب كردم به اشتراك بذارم و اداي دين بكنم . عباس جان حالا صحبت اون برادر پاسدارو من به شما مي گم تا در آثارت واقعيات رو از زاويه درستي نشون بدي و به سهم خودت بتوني سطح فرهنگ رو ارتقاء بدهي گرچه تو همين سايت اين كارو كردي و برادريت و ثابت كردي و باعث شدي ماهيت بعضي از اين اقيانوسهاي بند انگشتي و هنرمند نماها رو بشه . دستت رو مي بوسم و آرزوي توفيق و از همه مهمتر صبر برات دارم. ياعلي

1+0-

سه‌شنبه 4 خرداد 1389



>>>مهدي :

سلام اگرچه كمي دير به سايتت سر مي زنم ( كه البته تقصير از خودته ، چون مي بايست قبل از هر كس به من مي گفتي) ، اما خدا رو شكر كه يك سايت تخصصي و حرفه اي در زميته سينما به وجود آوردي. دستت درد نكنه ، مطالب سايت ( با توجه به عمر سايت) خوبه و انشاء ا...بهتر هم مي شه. براي خودت و سايتت آرزوي موفقيت دارم و اميدوارم علاقمندان واقعي سينما بتونن از سايتت نهايت استفاده رو ببرن. نوشته هاي در باره ژاله كاظمي رو از طريق آي پاد خوندم، فوق العاده بود. ضمنا با اطاعت امر ، پرده سينما رو به عنوان صفحه خانگي انتخاب كردم.

1+0-

جمعه 31 ارديبهشت 1389




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.