پرده سینما
«پدرم بود که اولین لگد را زد و ما را پرت کرد وسط زمین سینما اما همان اول جلویم گارد گرفتند و درست هم بود چون سینما جای اینگونه روابط نیست.»
علی ملاقلیپور رک و راست است و با حرارت و البته آرمانگرا؛ این کارگردان جوان همزمان با اکران اولین فیلم بلندش قندون جهیزیه در نشست خبرگزاری ایسنا از حضورش در سینما گفت و از اعتقاداتش به عنوان یک بچه مسلمان و از تلاش اش برای ساخت فیلمی امیدوارکننده؛ سعید سعدی تهیهکننده و سعیدخانی پخشکننده این فیلم هم در این گفتگو، او را همراهی کردند.
علی ملاقلیپور گرچه پسر زندهیاد رسول ملاقلیپور است اما میگوید همه تلاشش را به کار میگیرد "تا فرزند زمانه خود باشد."
استفاده از امتیازات شخصی نامردی است
وی گفت: به عنوان دستیار با پدرم همکاری میکردم اما به دلیل گاردهایی که به درستی هم گرفته میشد، فهمیدم این همکاری مثل سم است. رانت میشود و از هر نظر غلط است. الان در شهرستانها، بچههای با استعدادتر از ما زیاد هستند بنابراین استفاده از امتیازات شخصی، نامردی و حرام است.
ملاقلیپور اضافه کرد: پانزده سال دستیاری کردم، مدیر برنامهریزی بودم، فیلم مستند ساختم، پیش خیلیها شاگردی کردم. فیلمنامه نوشتم تا اینکه سرانجام این فیلم با همراهی آقای سعید سعدی ساخته شد. حالا که پدرم نیست، آقای سعدی در حق ام پدری کرده است.
چرا قندون جهیزیه؟
وی در پاسخ به این پرسش چه شد که از میان فیلمنامههایتان، قندون جهیزیه را برای اولین فیلم انتخاب کردید؟ گفت: فیلمنامههای قبلی اشکالاتی داشتند و تهیهکننده پیدا نمیکردیم چون باید فیلمنامههای بهتری مینوشتم.
بدقولیهایی که شد
سعید سعدی که تجربه چندین همکاری با علی ملاقلیپور را داشته است، درباره همکاریاش در ساخت اولین فیلم بلند سینماییاش گفت: با توجه به شناختی که از او داشتم، با درنظر گرفتن صداقت و شرافت اش، برخود واجب دانستم تا با او همکاری کنم. چون معتقدم جوانان باید به عرصه کار بیایند. البته در مرحله اول به دلیل مشکلات مالی به علی گفتم نمیدانم چه زمانی موفق به ساخت فیلم میشویم اما خودش پیگیری کرد و نهایتاً این همکاری میسر شد.
این تهیهکننده سینما ادامه داد: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم قول همکاری با ما را داده بودند اما متاسفانه به قولشان عمل نکردند و حتی به تلفنها و مکاتبات ما جواب ندادند.
فکر کردم مردم میگویند چه سقوطی کرد!
سعدی درباره ریسک بالای همکاری با فیلمسازان جوان توضیح داد: در هر صورت کار اول ریسک بسیار بالایی دارد به ویژه برای کسانی مانند ما که پشتوانه مالی نداریم و باید بتوانیم در گردش تولیدات کار کنیم و اگر نتوانیم چنین کنیم، ناچاریم درجا بزنیم. با این حال چندین کار اولی داشتهام، آثاری از آقایان برزیده ، شیخ طادی، هومن سیدی، روح الله حجازی، شاهد احمدلو و... خودم بسیار علاقهمندم تا بچههای جوان استعدادهای نهفتهشان را شکوفا کنند. چون متاسفانه در نسلهای قبلی انگیزهها کمرنگتر شده است اما سینما هرچه زبان نوتری داشته باشد، مخاطب بیشتری هم خواهد داشت.
او که پیش از این هیچ فیلم کمدی را تهیه نکرده است درباره ریسک بالای این کار گفت: به هر حال ریسک بود. فکر کردم بعد از فیلم اینجا بدون من مردم میگویند چه سقوطی کرد! اما تلاش کردیم فیلم سطحی نشود و تا حدی هم موفق شدیم. کارهای قبلیام معمولا اقتباسی و دفاع مقدس بودند اما این فیلم هم تجربه خوبی است.
سعدی یادآور شد: بازیگران هم ریسک کردند چون آنها هم در این ژانر کار نکردهاند اما خوشبختانه بازیهای متفاوت و درخشانی داشتند و به ویژه بازی صابر ابر که بینظیر است.
همه جا ریسک کنیم
علی ملاقلیپور درباره انتخاب بازیگران این فیلم و اینکه آنها اولین گزینههای مورد نظرش بودهاند، توضیح داد: بیشتر از انتخاب اول به یک تیم فکر میکردیم. بازیگران محدودی در سینما احساس زن و شوهری به مخاطب میدهند که صابر ابر و نگار جواهریان جزو آنها بودند. ما به یک رده سنی درست فکر میکردیم و تمام تلاشمان این بود که متفاوت باشند.
وی ادامه داد: این دو بازیگر تماشاگر را میخندانند. از اول هم قرار بود اکبر عبدی هم با وجود طنز کلامیاش، خنده موقعیت بگیرد. فکر کردیم حالا که به حوزه ریسک رفتهایم ، همه جا ریسک کنیم. مشاور خوبی به نام محمد شجاعی داشتیم که به لحاظ محتوایی و مفهومی کمک بسیاری کرد و نگاه جامعه شناسی گستردهای داشت، بهرام توکلی هم که سالها افتخار دستیاریاش را داشتهام، در چیدمان قصه همراهی بسیار خوبی کرد.
جریانی که ایجاد نفاق میکند
ملاقلیپور در ادامه درباره بحث فیلمسازی که در فیلمش مطرح میشود و آن را به عنوان نوعی سینما در سینما نشان میدهد،توضیح داد: متأسفانه سالهاست تلویزیون و سینمای ما خواسته یا ناخواسته موج فیلمهایی را ساختهاند که در آنها همیشه کارخانهداران و پولدارها را، افرادی کثیف نشان داده شدهاند. گویی همه فساد از آدمهای پولدار است. این جریان کمونیستی از قبل از انقلاب تا الان وجود دارد و در جامعه ایجاد نفاق میکند و باعث دور شدن مردم از یکدیگر میشود.
این کارگردان جوان ابراز تاسف کرد: این جدایی مردم، درد است. به همین دلیل فیلمنامه با هدف ایجاد اتحاد نوشته شده و می کوشد نگاهی را که نسبت به طبقه مرفه پمپاژ عقده ایجاد میکند را دور کند، اینها در لایه زیرین فیلم وجود دارد.
تیرم به هدف خورد
ملاقلیپور ادامه داد: بعد از ساخت فیلم دیدم که تیرم به هدف خورده است و نسلهای قبلی حالشان بد شد. خیلیها دوست ندارند این فیلم دیده شود حرف اصلیشان این است که چرا این فیلم، این نوع سینما را زیر سوال برده است. در حالی که حرف اصلی من، زندگی این زن و شوهر جوان است. "عطا" (شخصیت مرد فیلم) با کولهباری از عقده زندگی میکند. با همه اینها سعی کردم فیلمم امیدوار کننده باشد.
وی درباره سکانس پایانی فیلم که به نوعی شعاری است، گفت: این نظریه درست است، اما من کم تجربه هستم و از سوی دیگر نگاهم به تماشاگر عام است که معمولا پیچیدگی زیاد را در سینما دوست ندارد.
می خواهم فرزند زمانه خود باشم
این کارگردان درباره اولین تجربهاش که به عنوان یک فیلم کمدی با آثار پدرش متفاوت است، توضیح داد: این به سبک من بر میگردد چون قرار است فرزند زمانه خود باشم. اگر فیلم جنگی بسازم، انگار نان را به نرخ روز خوردهام. البته هرگز با فیلم جنگی مشکل ندارم. اما معتقدم درد امروز مردم من، درد اقتصادی است.
ملاقلیپور معتقد است: با همدلی در جریان اقتصادی، فرار دسته جمعی از وضعیت بد مردم اتفاق میافتد. تنها راهکار شرایط اقتصادی فعلی این است که نگاه مردم نسبت به هم خوب باشد چون اگر این اتفاق نیفتد، همچنان معضلات اقتصادی باقی خواهد ماند.
نمیخواستم کمدی سطحی بسازم
او اضافه کرد: وقتی به همه اینها فکر کردم، دیدم همه این حرفها تلخ است. از سوی دیگر نمیخواستم یک کمدی سطحی بسازم. بنابراین سعی کردم کمدی اجتماعی بسازم که هم تماشاگر بخندد و هم معضلات را ببیند. شیرینی فیلم ما در انتخاب نام قندون جهیزیه متبلور میشود.
این کارگردان جوان در پاسخ به این پرسش که ساخت این فیلم چقدر برآمده از شعار دولت یازدهم مبنی بر خلق آثر هنری امیدبخش است، تصریح کرد: بخشی از این نگاه متعلق به خودم است. اصلا قرار نیست فیلمساز شوم یعنی خود را فیلمساز فیلم آخری میدانم. وقتی هر فیلمت را به عنوان آخرین فیلمت ببینی، میتوانی اعتراض کنی چون از کسی نمیترسی. کسی که خطا کار است، باید بترسد.
معترض و امیدوارکننده
ملاقلیپور اضافه کرد: بخشی هم به دلیل معضلات قبلی و جدایی است که بین مردم ایجاد شده بود. شرایط جامعه امروز نیاز به همدلی دارد که اگر چنین نشود، ذرهای تغییر نخواهیم داشت. فارغ از شعار آقای روحانی، ضرورت جامعه امروز ما، تدبیر و امید است. تمام تلاشمان را کردم تا فیلم هم معترض باشد هم امیدوار کننده.
وی در عین حال با ابراز تأسف از کنار گذاشتن این فیلم از جشنواره فیلم فجر، یادآور شد: متأسفانه برخی از دوستان فیلم را از جشنواره کنار گذاشتند اما آقای ایوبی و ایل بیگی (رییس و مدیر شورای نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی) آن را پسندیده بودند و در اکران تا حدی ما را کمک کردند، شاید چون بوی امید را در این فیلم احساس کردند.
در ادامه این گفتگو سعدی فصل اکران قندون جهیزیه را بهترین زمان دانست و توضیح داد: با توجه به شرایط فیلمهای روی پرده، فکر نمیکنم فیلم ما تحت تأثیر اکران دیگر فیلمها قرار بگیرد چون محتوایشان با هم متفاوت است.
این تهیهکننده سینما از تبلیغات این فیلم ابراز رضایت کرد و افزود: تبلیغات ما بد نیست اما به دلیل هزینههای بالا، امکان تبلیغات گسترده برای بخش خصوصی سخت است. هم اکنون به سمت سازمان نهادها رفتهایم تا تبلیغات ارزانتری پیدا کنیم. پرتابلهای شهری محدودی داریم که در کنار تبلیغات مترو و تیزرهای تلویزیونی مواد تبلیغی ما را کامل میکند.
مهم این است که حال مردم خوب شود
همچنین سعید خانی پخش کننده این فیلم نیز درباره پیشبینی استقبال تماشاگران از فیلم گفت: مردم فیلم کمدی و جدی برایشان مهم نیست. مهم این است که حالشان خوب شود و احساس کنند پولشان هدر نشده است تا بعد از دیدن فیلم و با لذتی که از آن میبرند، خودشان برای فیلم تبلیغ کنند. چرا که صرف کمدی بودن، باعث فروش یک فیلم نمیشود.
وی با اشاره به ویژگیهای فیلم اضافه کرد: این فیلم از استاندارد بالایی برخوردار است و فکر میکنم مردم راضی از سالن بیرون میآیند و با تبلیغات دهان به دهان به فروش آن کمک میکنند. آنها با شخصیتی مانند «عطا» خیلی هم ذات پنداری میکنند.
هم دنیا را داریم و هم آخرت!
خانی با بیان اینکه این فیلم کاملاً به صورت مستقل تولید شده، افزود: از هیچ جایی هیچ کمکی نگرفتیم و امیدواریم فروش خوبی داشته باشیم. امسال دو فیلم اولی داشتیم؛ در دنیای تو ساعت چند است که بدون تیزر تلویزیونی 800 میلیون تومان فروخت. قندون جهیزیه هم تا به حال فروش راضی کنندهای داشته است به هرحال فیلمهای اولی هم تولیدش سخت است وهم اکرانش.
وی در پاسخ به پرسشی درباره یکی از پوسترهای فیلم که تکراری است،توضیح داد: فکر کردیم با این پوستر هم دنیا را داریم و هم آخرت! البته پوستر و سردرهای مختلف داریم.
علی ملاقلیپور در بخش دیگری از گفتوگویش با ایسنا درباره ممیزیهای احتمالی فیلمش گفت: ممیزی نداشتیم کسی که چهارده سال در سینما دستیاری میکند خط قرمزها را میشناسد. آقای سعدی هم که خیلی قبلتر از من به خط قرمزها مسلط شده بود. برند ایشان نزد تماشاگر حرفهای سینما، فیلمهای شریف است. فیلمهایی که اعضای یک خانواده می توانند با خیال راحت کنار یکدیگر ببینند.
وی ادامه داد: خانواده جایی است که خودمان به یکدیگر احترام میگذاریم. ممکن است خیلی از ما خیلی جکها یا فحش ها بلد باشیم اما در جمع خانواده هرگز نمیگوییم چون میخواهیم از با هم بودن لذت ببریم. کل فیلم ما میگوید قدر باهم بودن را بدانید. اسم فیلم هم بر همین اساس میآید.
در تکمیل این توضیحات خانی گفت: برای بعضی فیلمها میتوان رده سنی ایجاد کرد اما این فیلم را میتوان خانوادگی دید.
خانواده باید راضی باشد
سعدی در پاسخ به این سخن که در سالهای اخیر خانوادگی به سینما رفتن منسوخ شده است، متذکر شد: یکی از مشکلات اساسی فیلمهای ما، نداشتن قصه درست است. خانواده باید در سینما راضی باشد.اما گاهی از بعضی دیالوگها در بعضی فیلمها خجالت میکشد به همین دلیل امروزه بیشتر تماشاگران به صورت منفرد به سینما میروند.
علی ملاقلیپور نیز در این زمینه گفت: با آقای سعدی بحث زیادی داشتیم و من با ایشان کل کل میکردم ما در این فیلم حتی معضل جنسی را هم مطرح کردهایم که به خاطر طرح مناسب آن، روی دیالوگها خیلی دقت داشتیم. آقای سعدی تاکید داشت فیلم طوری باشد که با نوه و خانوادهاش بتواند آن را ببیند و خجالت نکشد.
وی اضافه کرد: معضل جنسی یکی از معضلات جدی جامعه است اما ما نمیخواستیم فقط آن را مطرح کنیم بلکه تلاش کردیم در حد خودمان راهکار هم بدهیم که بعدا به سیاهنمایی متهم نشویم. هرچند خیلیها معتقدند سینما قرار نیست راهکار بدهد و ایده پایان باز از همین جا میآید.
حاشیهها به پدرم ربطی نداشت
ملاقلیپور در ادامه این نشست در پاسخ به این پرسش که حاشیههای فیلم در جشنواره فجر چقدر به این بر میگردد که او فرزند رسول ملاقلیپور است، توضیح داد: به پدر ربطی ندارد. خیلی جاها اتفاقات براساس روابط شکل میگیرد و همه اینها لطمه زننده است. ما تلاش کردیم اگر از جایی لطمه بخوریم، ارتباط بازی نکنیم و نخواهیم کرد. چون در این صورت، دیگر حرفمان تاثیری نخواهد داشت. در نهایت هم موفقیت از آن کسانی که ارتباط بازی میکنند، نخواهد بود و موفقیتهایشان مقطعی است.
انسان باید تکلیفش را معلوم کند
او در پاسخ به این پرسش که فکر میکنید تا کی میتوانید این ایدهآل گرایی را که ویژه دوره جوانی است، ادامه دهید، توضیح داد: ایدهآل گرایی نیست. انسان باید تکلیفش را معلوم کند. آدمها دو دسته هستند؛ امیدوار یا ناامید. آدم امیدوار به سمت روشنایی میرود.
این کارگردان جوان در عین حال خاطرنشان کرد: خود من مقاطعی ناامید بودم و دنیا را سیاه میدیدم. چند فیلم کوتاه و سیاه هم ساختم اما بعد که چند جرعه از تنگ نور نوشیدم، این روشنایی خیلی مرا گرفت و حداقل امسال آدم امیدواری هستم و دوست دارم فیلمی بسازم که حال جامعه را خوب کند. همیشه سیاهیها زیاد بوده است.
وی با تاکید بر اینکه به عنوان یک بچه مسلمان اعتقادات خاص خود را دارد، ادامه داد: این روزها همه میگویند همه دارند میبرند و میخورند اما من معتقدم اگر جلوی تخممرغ دزدی را بگیریم، دزدیهای میلیاردی اتفاق نمیافتد. همان چیزی که در فیلم مان هم می گوییم.همچنان که می بینم در پایان فیلم کاستیهایی که "عطا" در کارش میگذارد، به سمت خود او بر میگردد یعنی این کم گذاشتنها لطمه کلان میزند.
فیلمساز باید جهان بینی داشته باشد
ملاقلیپور در پاسخ به این سخن که این عقاید با اعتقادات بسیاری از هم نسلانش متفاوت است، گفت: متاسفانه سطحی نگاه میکنیم حتما یکسری همنسلان من باهوشتر و تلاشگر هستند. اما چیزی که فراتر است، این است که فیلمساز باید قدری جهانبینی داشته باشد و دنیا را درشتتر نگاه کند. من سعی کردم در خلال داستان این خانواده، جهانبینی خود را نشان دهم.
حیات و ممات من قندون جهیزیه است
این کارگردان جوان در پاسخ به این پرسش که به عنوان کارگردان چقدر برای دیده شدن فیلمش تلاش میکند، با خنده گفت: خیلی تلاش میکنم تا فیلم را بشناسانم اما توانم محدود است به همین دلیل است که معتقدم اکران فیلم حتی از ساخت آن سختتر است. بعضی از دوستان میگفتند فیلم بعدی را بساز! به اکران اولی چه کار داری؟! ولی من با اکران بزرگ شدهام. به دلیل تجربه پدرم تاثیر اکران را میدانم، حال خوبش را در زمان موفقیت فیلمهایش به یاد دارم و حالا هم حیات و ممات من قندون جهیزیه است. مثل عطا و مصی (معصومه) فیلمم تلاش میکنم که قندون را نگه دارم، حتی حاضرم درباره فیلمم با مردم گپ بزنم.
علی ملاقلی پور در پایان درباره تأثیر فروش این فیلم در ساخت فیلم آیندهاش تأکید کرد: حتماً تاثیر دارد. از الان فیلم بعدیام برایم مشخص نیست. تا بازخورد این فیلم را نگیریم، فیلم دیگری نمیسازم. در جامعه هستم و در تاکسی ، مترو،اتوبوس و ... با مردم ارتباط برقرار میکنم. خودم خیلی از مشکلات این فیلم را مثل اجاره نشینی و ... تجربه کردهام. پدرم چندین فیلم ساخت که خودش میگفت فقط بعضی از آنها در ذهن مردم مانده است بنابراین برای من هم مهم است که فیلم ام در ذهن مردم بماند بنابراین تعدادش خیلی مهم نیست.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|