پرده سینما
چکیده نگاه فلسفی عباس کیارستمی به جهان پیرامونش که همانا «زندگی ادامه دارد» است، به نظر میرسد به مرگ او هم پیوند خورده. مرگ زودهنگام و غریب این فیلمساز جهانی همچنان غمانگیز و غیرقابلتحمل است، اما با کوچش هم ثابت کرد که زندگی پیروز همیشه است. گواه این مدعا همگرایی هنرمندان، دوستداران هنر و مردم برای شفافشدن علت مرگ اوست. هرچند کیارستمی دیگر به جهان فانی بازنمیگردد، ولی دستکم مرگ او انگیزهای شد تا صدای بینامترین بیمار ساکن روستایی دورافتاده در اعماق کشور پهناورمان را همگان بشنوند که او هم همچون مشهورترین افراد حق حیات دارد و معالجه او در نظام سلامت کشور وظیفه همه است.
برای نخستینبار روز دوشنبه ١١ مردادماه مطلبی با عنوان «شما تنها نیستید» بهمنظور همراهی با خانواده عباس کیارستمی در روزنامه «شرق» به چاپ رسید که در آن ٤٠٠ چهره شاخص هنری و فرهنگی با امضای نامهای سرگشاده از این خانواده حمایت کردند.
در این نامه اسامی هنرمندان مطرحی مانند آیدین آغداشلو، مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی، پرویز دوایی، حسین علیزاده، کیهان کلهر، مرتضی کاخی، لیلی گلستان، رخشان بنیاعتماد، گلی امامی، نیکی کریمی، فاطمه معتمدآریا، نورالدین زرینکلک، کیانوش عیاری، پرویز پرستویی، بیژن کامکار، هدیه تهرانی، لیلا حاتمی، علی مصفا، علیاکبر صادقی، همایون پایور، پیمان معادی و... به چشم میخورد.
متن نامه به شرح زیر بود: «عزیزان، احمد و بهمن و خانواده محترم کیارستمی: گردوغباری که پس از فاجعه ازدسترفتن عزیزتان برخاست، چشمانداز را سراسر مغشوش و مخدوش کرده است. این آشفتگی سبب شد تا حتی نتوانیم در فرصتی که حق هر عزادار است، یه دل سیر گریه کنیم و آرامتر شویم و بتوانیم به شما که نسبتی مستقیمتر با مصیبت دارید، تسلایی دهیم؛ اگرچه همه ما محتاج تسلاییم. روند درمان عباس کیارستمی به محض انتشار خبر بیماریاش مورد پرسشهایی جدی قرار گرفت که تنها نشاندهنده عمق نگرانی از حفظ سلامتی آن وجود یگانه بود و از همان آغاز فقط سؤال بود و دلواپسی و نه شروع رقابتی که حالا منتظر باشیم داورانی برنده یا بازندهاش را اعلام کنند؛ البته بازنده همه ماییم که هنرمندی چنین گرانمایه را به ارزانی از دست دادهایم و باز البته بازنده آنان هستند که بهجای همدردی، بهجای پاسخ به ابهامات، به جای درک وضعیت روحی آسیبدیدگان، فضا را به میدان نبردی صنفی تبدیل کردند. اکنون در چنین هیاهویی چه چیزی ممکن است شما و همگان را اندکی آرام کند؟ راستش هیچ، چراکه این پروندهای حقوقی و قضائی نیست و بحث از آغاز بر سر احترام به حقوق انسانی بوده است. میدانیم چه دشوار است که هم داغ عزیز و هم بدلشدن این داغ به جدالی فرسایشی را تاب آورید و بدانید که در تحمل این فضای عصبی و پرابهام که متأسفانه هردم آزاردهندهتر میشود، تنها نیستید. نتیجه تحقیقات پزشکی هرچه باشد، خاطره توجیهات و پنهانگریها و بدتر از همه بیاعتنایی به وضعیت روحی داغدیدگان و بیاحترامی به نام عباس کیارستمی را پاک نخواهد کرد؛ اگرچه چشمهای همه ما ناظر و نگران و پیگیر روند این تحقیقات خواهد بود. ما را در هر دو اندوه مرگِ عزیزتان و مرگِ حرمتها کنار خود ببینید. امیدواریم سرانجام شما تنها سوگوار باشید و ما تنها غمگسار. امیدواریم بیش از این عذابی به عزایتان افزون نشود».
حال با گذشت فقط پنج روز از انتشار نامه، تعداد همدردان و همراهان خانواده عباس کیارستمی از مرز شش هزار نفر گذشت.
چگونگی امضای همراهان
بعد از دستبهدستشدن نامه، به دلیل استقبال زیاد، کانال تلگرامیای تحت عنوان «شما تنها نیستید» تشکیل شد تا دسترسی افراد از نقاط مختلف ایران و جهان راحتتر صورت بگیرد. امضاکنندگان با درج نام و حرفه خود، هویت واقعی خود را افشا کردند تا بهشفافترشدن مسئله کمک کنند.
در مرحله نخست در مدت بسیار کوتاهی این نامه در سراسر ایران، دستبهدست چرخید و افراد زیادی از اقشار مختلف فرهنگی- هنری -که چهرههای شاخصی همچون اصغر فرهادی، پرویز تناولی، رضا کیانیان، نرگس آبیار، مهرداد اسکویی، حبیب اسماعیلی، محمد آفریده، اسدالله امرایی، همایون امامی، پژمان بازغی، مستانه مهاجر، امیر عابدی، علی باباچاهی، ترانه علیدوستی، پریسا بختآور، مجید برزگر، نادر برهانیمرند، منیژه حکمت، پگاه آهنگرانی، محمد محمود بهمنپور، آتیلا پسیانی، نگار جواهریان، رامبد جوان، حسن قاضیمرادی، گلی ترقی، فریده گلبو، روحالله حجازی، بابک حمیدیان، رضا ثروتی، آهو خردمند، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، کتایون ریاحی، پیمان قاسمخانی، محراب قاسمخانی، علیرضا زریندست، امیرحسین علمالهدی، مینا ساداتی، آزیتا شرفجهان، مهوش شیخالاسلامی، سروش صحت، پانتهآ پناهیها، پوران درخشنده، خسرو دهقان، رعنا جوادی، بابک احمدی، بزرگمهر حسینپور و... نیز در آن به چشم میخورد - امضای خود را برای همیاری و همراهی خانواده کیارستمی در این کانال درج کردند. بدونشک امکان جمعآوری تمامی امضاها در مدتزمان کوتاه برای اعضای مؤسس گروه تلگرامی وجود نداشت و جمعآوری اسامی برای این تیم به کاری بسیار سخت تبدیل شد و با وجود پیامهای مختلف از طرف این گروه مبنیبر پایان زمان جمعآوری امضا، علاقهمندان به عباس کیارستمی و خانواده فرهنگی محترمش همچنان حمایت خود را در کانال ثبت کردند.
درحالحاضر حدود ششهزارو ٧٥٨ هزار امضا جمعآوری شده که به دلیل امکانات کم و گروه کوچکی که بهعنوان ادمین مسئول جمعآوری امضا بودند، امکان خطا و جاماندن اسامی وجود دارد. بر اساس آخرین تصمیمگیرهای مؤسسان گروه تلگرامی، بهزودی کانالی جدید راهاندازی خواهد شد که تعداد کامل امضاکنندگان در قالب فهرستی واحد در آنجا منتشر خواهد شد و افرادی که نام خود را مشاهده نکردهاند میتوانند به لینک پتیشنی که در گروه تلگرامی موجود است، مراجعه کنند و بار دیگر امضای خود را پای نامه بگذارند.
لازم به ذکر است فهرست نهایی امضاها در روز چهلم استاد عباس کیارستمی، در قالب اثری گرافیکی بر سَر درِ قبرستان «ترک مزرعه» لواسان نصب خواهد شد و بعد از آن در اختیار «موزه سینما» قرار خواهد گرفت.
تشکر رسمی احمد کیارستمی از امضاکنندگان
اقدام اخیر اهالی هنر که موجبات دلگرمی خانواده کیارستمی را به همراه داشت، از سوی احمد کیارستمی، پسر ارشد فیلمساز جهانی، در قالب نامهای خطاب به امضاکنندگان مورد توجه و سپاس قرار گرفت. این نامه که بهطور اختصاصی در اختیار ما قرار گرفته است، به این شرح است:
«دوستان و همراهان عزیز، دیدن فهرست بلند اسامی شما باعث دلگرمی و امیدواری است. نبود پدرم حفرهای بزرگ و ناگهانی در زندگی بسیاری از ما ایجاد کرده است. طیف پیامها و تسلیتهایی که من و بهمن در این مدت دریافت کردهایم، گواه بر آن است که این «ما» فراتر از یک قشر، سن، مخاطب، دولت یا ملیت خاص است، نشانگر این است که چگونه در تمامی این سالها پدرم - چه در زندگی شخصی و چه در مراودات اجتماعی - ورای خطکشیها و سیاستها ایستاده بوده است. چه قبل از انقلاب، چه در دوران هیجانزده انقلاب و چه بعد از آن. چه در سالهای خاکستری جنگ و چه در دوران رنگها، حرفش همیشه زندگی بود و بس. او درختی بود که ریشهاش در این خاک بود، میوهاش برای همگان و سایهاش بر سر هرکسی که خوش داشت لحظهای بیاساید، به دور از جنجال و هیاهو. در تمامی این سالها، چه در داخل و چه در خارج، چه در عموم و چه در خلوت، از درگیریهای صنفی و سیاسی پرهیز کرد و تمرکزش بر کارش بود. شاید همین خصوصیتش بود که او را متعلق به همه کرد. وضعیت بهوجودآمده درباره روند درمان او، وضعیت سادهای نیست. تقاضای پیگیری روش درمان و اطلاعرسانی در روال تشخیص پزشکی و فرایند درمان او تبدیل به مسئلهای بسیار بزرگتر و عمیقتر و با ابعاد ملی شده است. صحبتها، موضعگیریها و پیامها، نشان میدهد مشکل فراگیرتر از این پرونده خاص بوده و هست. متأسفانه برخوردهای احساسی و صنفی پیچیدگیهای غیرضروریای را به پرونده اضافه کرده است. به تمرکز روی اصل مشکل و استفاده از این فرصت برای حل بنیادی یک مسئله جدی، اظهارنظرهای بدون اطلاع و بعضا مغرضانه باعث برخاستن گردوغباری شده است که چنانچه شما هم اشاره کردهاید، به چشم همه ما میرود. ولی این گرد و غبار به شکلهای گوناگون در سالهای کاری پدرم هم وجود داشت. او همیشه سرش را بالا گرفت و ورای گردوغبار ایستاد و درنهایت تغییر و تأثیر عمیقتر و بزرگتری را رقم زد. ما همچنان امیدواریم حکمیت این پرونده، چنان که شایسته هر پروندهای است، به دور از این هیجانات و احساسات، روند درست خود را طی کرده و به نتیجه صحیح برسد. من و بهمن هم با بردباری، منطق و احترام و البته با جدیت و دقت، منتظر روشنشدن نتیجه پرونده هستیم. بردباری و احترامی که بههیچوجه نباید با فراموشی، بیتفاوتی یا بیعملی اشتباه گرفته شود. پیگیری و حضور شما در کنار ما نه تنها باعث دلگرمی است، بلکه امیدمان را برای رسیدن به نتیجه درست بیشتر میکند. نتیجهای که امیدواریم فراتر از تنبیه یک پزشک یا یک تیم یا یک بیمارستان باشد. نتیجه صحیح، از دید من، نهادینه شدن فرهنگ پاسخگویی و مسئولیتپذیری است. فقدان فرهنگی که متأسفانه فقط محدود به جامعه پزشکان نمیشود. پدرم، حتی در دشوارترین دورهها، ستایشگر زندگی بود. من بر این باورم باید به جای عزاداری رفتنش، زندگی پرثمر و با افتخار او را پاس بدارم و امید دارم من هم بتوانم مانند او سرم را بالای گردوغبار بگیرم. برای این کار همراهی و همدلی همه شما کمکی بزرگ و حضور شما ضروری است. من و بهمن از همه شما ممنون و سپاسگزاریم».
برگرفته از رورنامه «شرق»
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|