پرده سینما
بعد از ماهها تعطیلی، سینمای ایران سال 1400 را با اکران چند فیلم شاخص از فیلمسازان شناخته شدهای همچون مجیدی و کیمیایی شروع کرده بود. گیشه (هر چند کم) تا حدودی جان گرفته بود و مخاطبان رفتهرفته جذب سالنهای سینما میشدند؛ همه چیز رنگ امیدوارانه به خود گرفته بود تا اینکه دوباره کرونا مثل اجل معلق از راه رسید و همه برنامهها را نقش بر آب کرد و حالا دو هفتهای از تعطیلی مراکز فرهنگی و هنری و سینماها میگذرد. با اخبار نگرانکنندهای هم که هر روز از شیوع پاندمی منتشر میشود حداقل در مورد بازگشایی سالنهای سینما وضعیت مشخصی وجود ندارد. درباره وضعیت امروز سینما و مشخصا ساماندهی شبکه اکران آنلاین که میتواند جایگزینی برای نمایش فیلمها باشد با همایون اسعدیان فیلمساز، عضو شورای پروانه ساخت گفتوگویی انجام دادیم که پیش روی شماست.
جناب اسعدیان در یکسال اخیر کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده و تداوم این ناملایمات و گرفتاریها (از جنبههای گوناگون) به امسال کشیده شده و گویا همچنان ادامه دارد. واقعبینانه بخواهیم نگاه کنیم حجم نگرانیها و استرسهایی که پاندمی تحمیل میکند به قدری زیاد است که عرصه بر خیلی از ما تنگ شده است. در وهله اول به عنوان یک شهروند بفرمایید چه تحلیلی از شرایط موجود دارید؟
آنچه مسلم است اینکه بشریت از این دست مصیبتها زیاد از سر گذرانده است اگرچه برای ما این معضل (کرونا) ناآشنا بوده؛ اما تاریخ از این دست مصایب زیاد به خود دیده؛ از مرض «طاعون» و «وبا» گرفته تا نزدیکترین فاجعه که به بیماری «آنفلوآنزا» مربوط میشود که اوایل قرن بیست در جهان شیوع پیدا کرد و باعث شد میلیونها نفر به کام مرگ کشانده شوند. آنچه به نظر من اهمیت دارد اینکه کرونا باعث شد ما نگاه جدیتری به اطرافمان داشته باشیم و در مقام جبران اشتباهاتمان برآییم. به نظرم این بلا باعث شد ما تمرین صبر و استقامت کنیم و یاد بگیریم چگونه بر مشکلات غلبه کنیم.
از گذر این حادثه، سینما یکی از مشاغلی است که لطمه بسیار دیده است.
اجازه دهید کمی مشکلات و لطمات را فراتر ببینیم. کرونا به مشاغل بسیاری آسیب رسانده و خیلی از کسبه بابت اینکه کارشان از رونق افتاده لطمات جدی دیدهاند. اما از طرفی کرونا باعث رونق خیلی از حرفهها هم شد. شما ببینید سرویسهای فیلم آمازون و نتفلیکس با شیوع بیماری کرونا چه رونقی پیدا کردند یا در ایران پلتفرمهای پخش آنلاین فیلم با چه پیشرفتی کارشان را پی میگیرند. ولی خب از آن طرف؛ تالارهای پذیرایی، رستورانها، کافیشاپها و... دچار خسارتهای هنگفتی شدند. به نظرم ما با یک پدیده روبهرو شدیم که هم برای ما جدید بود و هم ما را در زمینههای مختلف به خود آگاهی رساند. چندی پیش مقالهای میخواندم که توسط شخص جامعهشناسی نوشته شده بود و برای من بسیار جذاب بود. در این مقاله اشاره شده بود که در اروپا مردم نسبت به خانههای خود بیگانه شده بودند و البته در ایران هم تا حدودی این اتفاق صورت گرفته است.
برای اینکه از صبح تا شب کسی خانه نبود و همه اموراتشان را بیرون از خانه پیگیری میکردند.
دقیقا، در اروپا حتی صبحانه را مردم بیرون از خانه صرف میکردند. بسیاری از قرار ملاقاتها بیرون از خانه گذاشته میشد حتی تولد و مهمانیها در مکانی غیر از خانه برگزار میشد. فقط خانه محلی برای خواب شبانه بود. برای همین است که وقتی نگاه میکنید خانه کشورهای اروپایی سی یا چهل متر بیشتر نیست و فقط جای خواب آنهاست. البته من معتقدم در ایران پیشاکرونا؛ هم همین مسیر را پیش گرفته بودیم و داشت این موضوع باب میشد. ولی کرونا همه انسانهای کره زمین را به خانههایشان برگرداند و اینجاست که همه احساس کردند با خانه و دیوارهای خانههایشان غریبه هستند. اگر دقت کرده باشید در کلیپها منتشر شده میدیدید که بسیاری از نوازندگان روی تراسهای خانه مینوازند، این برای این است که تحمل خانه را ندارند. کرونا ما را با خانههایمان آشتی داد. ما را با چیزهایی که بیگانه شده بودیم و فراموششان کرده بودیم، پیوند دوباره داد.
همه صحبتهای شما متین؛ ولی نمیتوان ضربات جبرانناپذیری که کرونا به سینما زد را نادیده گرفت.
بله، با این مقدمه میخواستم به مشکلات سینما اشاره کنم. یک راهکار این است که بگوییم وامصیبتا... که اتفاقا حق هم داریم. کرونا مشکلات سینماداران را زیاد کرد و باعث ضرر مالی زیاد آنها شد. اما نکتهای که نباید فراموش کرد اینکه کرونا با تمام پیامدهای بد، باعث پیشرفت در بخشهایی شد که شاید این پیشرفت ظرف 10سال آینده در سینما محقق میشد. به عبارتی صنعت شبکه نمایش خانگی که در چند سال اخیر با رونق نسبی روبهرو شده بود کرونا باعث سرعت پیشرفتشان شد. شبکههای ویاودی چند سالی بود که فعالیت میکردند اما از سال گذشته و با شیوع کرونا بین مردم بیشتر راه پیدا کردند و شناخته شدند به طوری که ما الان شاهد رونق اقتصادی چشمگیری در این بخش هستیم. درنظر بگیرید این اتفاق خوب شاید ظرف 10 سال آینده نصیب شبکه نمایش خانگی میشد ولی کرونا باعث سرعت اعتبار آن شد. در امریکا هم همینطور، سرویسهای نتفلیکس و آمازون به شکل حیرتانگیزی مخاطبان را به خود جذب کردند. نکتهای که بسیار اهمیت دارد اینکه با رونق شبکههای نمایش خانگی مخاطبان جدیدی پیدا کردیم.
که به اصطلاح به آنها گفته میشود مخاطبان خاموش.
برای شما مثال میزنم. فیلم «حکایت دریا»ی آقای بهمن فرمانآرا را مثال میزنم. به این فیلم سالها بود که فرصت اکران در سینماها داده نمیشد. اگر هم در سینماها اکران میشد فروش بالایی نداشت و به گمانم بیشتر از 150 میلیون تومان در سینماها گیشه نداشت، اما وقتی در شبکههای آنلاین اکران شد نزدیک به 700 میلیون تومان فروش کرد، این اتفاق بسیار خوبی برای اینچنین فیلمهاست. در واقع آن دسته از مخاطبان فرهیخته فرهنگی که حوصله سفر شهری و علاقهای به حضور در سینماها ندارند در شبکههای نمایش خانگی به تماشای فیلمهای خاص سینما مینشینند و اتفاقا از این نوع فیلمها استقبال هم میکنند. این بخش از مخاطبان برای سینمای ایران جدید هستند و معتقدم باید حفظ شوند. صاحبان چنین آثاری هم متوجه شدند که فیلمشان مناسب نمایش در سالنهای سینما نیست و با اکران فیلمشان در شبکههای آنلاین موافق هستند. اما آن چیزی که مسلم است اینکه قطعا تعدادی از فیلمها که با فروش سی، چهل میلیاردی در سینما همراه بودند دچار مشکل شدند. یک تعداد از سینماها از تعطیلیهای مداوم رنج میبرند و این مشکلات به نظر من برای همه دنیاست و تنها اختصاص به کشور ما ندارد.
یک تعداد از هنرمندان هم بابت بیکاری و خانهنشینی نگرانیهایشان را مطرح میکردند.
ابتدای سال گذشته شیوع بیکاری وحشتناکی را در سینما شاهد بودیم که بسیار خطرناک بود، اما خدا را شکر با رونق شبکههای نمایش خانگی بیکاری بسیاری از اهالی سینما نه تنها رفع شد که کار در پروژههای سریالی به نفعشان شد. برای اینکه در یک پروژه سینمایی عوامل فیلم تنها 40 یا 50 روز مشغول کار بودند اما برای تولید یک سریال گاهی قراردادها به 8 ماه فعالیت یا بیشتر هم میرسد. بنابراین بخش زیادی از مشکل بیکاری هنرمندان رفع شد. برگردم به صحبتم درباره مشکلات سینما؛ به نظر من هیچ وقت سینما تعطیل نمیشود. سینما در طول صد سال اخیر جاذبهای برای مخاطب داشته که این جاذبه هرگز ازبین نمیرود. درست است که شاید بعد از زمان زیادی با بازگشایی، دوباره به آن مخاطب انبوه دست پیدا کنیم، اما سینما رفتن و فیلم دیدن بر پرده عریض سالن، آدابی دارد که فراموش شدنی نیست. مخاطب علاقهمند پیگیر فیلم، نه تنها به تماشای فیلم در سالن سینما مینشیند که وقتی در مجموعه فرهنگی حضور پیدا میکند به کتابفروشی میرود، در کافیشاپ قهوهای میخورد و در زمان مشخص به تماشای فیلم یا تئاتر مورد علاقهاش مینشیند. ولی با این حال باید بپذیریم که شبکههای آنلاین هم در همه جهان توانستهاند علاقهمندان زیادی را به خود جذب کنند طوری که کارگردان مطرحی همچون اسکورسیزی مرد ایرلندی را برای نتفلیکس میسازد.
آقای اسعدیان بپذیرید در یکسال اخیر که کرونا به تاختن در کشور پیش میرود «شبکه اکران آنلاین» با سازوکار مشخصی همراه نبوده؛ از همان ابتدای راهاندازی شوق و اشتیاق برای اکران فیلمها بالا بود اما بعد به مرور در یک مقطعی حتی فیلم جدید در این پلتفرمها نمایش داده نشد. نه شورای پروانه نمایش دارد و نه متولیان خاصی...
حرف شما درست است و من آن را رد نمیکنم. اما به نظر من شبکه آنلاین (نمایش فیلم) پدیده جدیدی است باید به آن فرصت دهیم تا مسیر خودش را پیدا کند. من به ساماندهی این شبکه از طرف دولت و مسوولان خوشبین نیستم.
چرا؟
برای اینکه هر جایی که دولت روی تنظیم مقررات آن دست گذاشته مکانیسم عادی آن را از بین برده و باعث به وجود آمدن ارتباطات و رانت شده؛ اجازه بدهیم حداقل در این بخش خود سینماگران با صاحبان پلتفرمها به نتایج برسند. به نظر من این ساماندهی اگر هم قرار است صورت بگیرد باید از طرف تولیدکنندگان و عرضهکنندگان باشد. تا جایی که میدانم بالای 40 فیلم قرار بود سال گذشته در این شبکهها نمایش داده شود اینکه چه تعداد از آنها به اکران رسید و چه تعداد اکران نشد در جریان نیستم، اما اینجا نکتهای را مطرح کنم؛ خیلیها به بلیت 30 هزار تومانی فیلمهای آنلاین اعتراض دارند که چرا قیمت بلیت فیلمهای آنلاین بالا رفته. واقعا من نمیدانم چرا در کشورمان عادت کردیم فقط کالای فرهنگی را باید به قیمت نازل دریافت کنیم. واقعا برایم پرسش است چرا گرانقیمتترین هزینهها را برای زندگی میکنیم اما برای دیدن فیلم سینمایی که قیمت تولید آن در یکسال اخیر بالا رفته واکنش نشان میدهیم.
البته استقبال از «شنای پروانه» نشان داد میتوان به رونق در این سامانهها در این شرایط بحرانی سینما امیدوار بود.
موافقم. در حال حاضر مردم با این شبکهها بیشتر آشنا شدند و بیشتر هم آشنا میشوند. در نظر بگیریم فروش حدود دو، سه میلیاردی «شنای پروانه» در شبکه آنلاین، معادل حدود 10 میلیارد فروش در سالنهای سینماست. در حالی که خیلی از فیلمها در شبکههای آنلاین به فروش 700 میلیونی دست پیدا میکنند. اگر این فیلمها در سالن سینما نمایش داده شوند بیشتر از صد و پنجاه میلیون نمیفروختند. با تمام این بحثها من باور و یقین دارم سینما هیچ وقت تعطیل نمیشود برای اینکه در سالنهای سینما رویاسازی میکنیم که در خانه این رویاسازی محقق نمیشود.
نکتهای که وجود دارد بحث قاچاق فیلمها در این شبکههاست نه تنها در شبکه آنلاین که قاچاق فیلم در سینما بیداد میکند و انگار کاری از دست کسی بر نمیآید.
وقتی ما از پیوستن به قانون کپیرایت جهانی فرار میکنیم چگونه میتوانیم از به تاراج رفتن محصولاتمان دفاع کنیم؟ جلوی چشم همه ما سریالها و فیلمها را قاچاق میکنند و ما کاری نمیتوانیم بکنیم. البته بگویم وقتی خودمان محصولات روز انواع و اقسام فیلمهای خارجی اروپایی، امریکایی و کرهای را بلافاصله بعد از انتشار دانلود کرده و در شبکههای آنلاین برای مخاطبان نمایش میدهیم دیگر چه توقعی میتوان داشت؟ پرسش من این است آیا برای همه محصولاتی که در شبکههای آنلاین نمایش داده میشود از سازندگان یا کشور مربوطه مجوز دریافت کردهایم؟ به نظرم یک سوزن به خودمان بزنیم و یک جوالدوز به دیگران. خاطرم هست هشت سال پیش که در شورای صنفی نمایش مسوولیت داشتم آن زمان هنوز ویاودی راهاندازی نشده بود. ما دیویدی فیلمها را به نقاط مختلف کشور ارسال میکردیم در بعضی از ارسالات متوجه شدم که بعضی از شهرها فقط 100 نسخه فیلم شبکه نمایش خانگی میخرند برای من سوال شد چطور شهری با این جمعیت بالا، فقط 100 نسخه فیلم احتیاج دارد. یعنی فیلم را در تعداد کم از ما میخریدند و بلافاصله کپی آن را در شهر پرجمعیت بزرگ پخش میکردند. شاید جالب باشد بدانید پیگیریها ما را به اینجا رساند که متوجه شدیم از خود اداره ارشاد یک استان فیلم تکثیر غیرقانونی میشود. من دیگر چه میتوانم بگویم؟ آمار دقیق داشتم و میدانستم فیلم من اگر روی پرده سینما پنج میلیارد درآمد داشته باشد در شبکه قاچاق، سارقان ده برابر این پنج میلیارد درآمد دارند جلوی چشم من اموال ما را به سرقت میبردند و ما هیچ کاری نمیتوانستیم بکنیم. این صحبت من برای هشت سال پیش است. خب وقتی کنترلی روی هیچ بخشی نیست، وقتی فساد در همه بخشها ریشه دوانده... شما نگاه کنید با هیچ فیلم امریکایی نمیتوانند چنین برخوردی کنند اما فیلم ما در امریکا به راحتی قاچاق میشود.
وضعیت صدور پروانه ساخت فیلمها چگونه است؟
طبیعی است درخواست برای تولید فیلم به دلیل شرایط کرونایی پایین آمده است.
وضعیت اکران هم روشن نیست، فیلمهای زیادی پشت خط اکران ماندهاند.
تولید در شرایط حاضر بسیار خطرناک است ضمن اینکه اساسا تولید در سینما پایین آمده و همانطور که میبینید همه کارگردانهای مطرح سینما در پلتفرمها در حال ساخت سریال هستند و سینما را ترک کردهاند از این جهت تقاضا برای صدور پروانه ساخت کم است.
آیا با توجه به تعداد بالای فیلمهای پشت خط اکران مانده، بنا دارید برای امسال هم پروانه ساخت زیادی صادر کنید؟
ما جلسات را تشکیل میدهیم و اگر تقاضایی باشد قطعا بررسی میکنیم. وزارت ارشاد هم هیچ جلوگیری برای صدور پروانه ساخت ندارد اما معتقدم امسال تولید در سینما کم میشود. پارسال 62 فیلم متقاضی حضور در جشنواره بودند. سال قبلتر که جزو هیات انتخاب بودم نزدیک به صد و ده فیلم متقاضی حضور در جشنواره بودند امسال به نظرم تعداد فیلمها خیلی پایینتر خواهد بود. برای اینکه هم هزینه تولید فیلم بالا رفته، هم اینکه بیشتر اهالی سینما مشغول ساخت سریال هستند و هم اینکه شرایط تولید در اوضاع کرونایی سخت شده است.
در حال حاضر چه میکنید؟
تهیهکننده سریال مازیار میری با عنوان «خسوف» هستم که در پلتفرم نماوا تولید میشود.
برگرفته از روزنامه اعتماد، گفتگو از تینا جلالی
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|