مانی بزرگمهر
تام منکیه ویچ، احیاگر فیلم های جیمزباند و سوپرمن درگذشت
منکیه ویچ در اول ژوئن 1942 در لس آنجلس متولد شد. والدین او استرالیایی بودند. پدرش جوزف ال منکیه ویچ فقید برنده چهار جایزه اسکار و کارگردان فیلم های همه چیز درباره ایو و نامه به سه زن بود. تام که علاقمند به دنبال کردن استعدادی بود که از پدر به او رسیده بود به «فیلیپس اکستر آکادمی» (1959-1955) و بعد دانشگاه ییل (1963-1959) رفت و در رشته نمایش فارغ التحصیل شد. در فیلم کومانچروها (1961) مایکل کورتیز با بازی جان وین و لی ماروین دستیار سوم کارگردان بود. در سال 1964 در فیلم معروف فرانکلین شفنر با عنوان بهترین مرد او را به عنوان دستیار تولید خود برگزیدند. در ابتداء با نام «توماس اف منکیه ویچ» فعالیت می کرد ولی بعد نام خودمانی تر تام منکیه ویچ را برای خود برگزید. در نیمه دوم دهه 1960 منکیه ویچ به همراه جک هالی جونیور در ساخت موزیکال های تلویزیونی فعالیت می کرد. و در سال 1968 برنده جایزه «امی» شد.
دوره جدی فعالیت هنری منکیه ویچ از سال 1971 با نوشتن فیلمنامه فیلم جیمزباندی الماسها ابدی اند آغاز شد. دورانی که شون کانری از ایفای نقش مأمور 007 ابا داشت و تهیه کنندگان فیلم تلاش می کردند با خلق ابعاد انسانی تر و جذاب تر شخصیت «باند» او را به ایفای نقش مأمور 007 متقاعد کنند. دورانی که با کناره گیری کانری، جورج لازنبی با فیلم در خدمت سرویس مخفی ملکه جیمزباند ناکامی را بر پرده سینما مجسم کرده بود. منکیه ویچ با موفقیت از پس این مأموریت برآمد.
حتی زمانی که کانری مجدداً از ایفای نقش «باند» کناره گیری کرد و راجر مور با طنازی بیشتر عهده دار نقش مأمور 007 شد، این منکیه ویچ بود که توانست با بخشیدن ابعاد جذابی به جیمزباند جدید، مور را برای تماشاگرانی که به کانری عادت کرده بودند دوست داشتنی و قابل قبول جلوه دهد.
منکیه ویچ با نوشتن فیلمنامه فیلم های بکش و زنده بمان (1973) و مرد تپانچه طلایی (1974) قالب جدید باند را تثبیت کرد و شخصیتی را که از دست رفته می نمود احیاء کرد.
بر اساس همین توانایی بود که در سال 1978 منکیه ویچ توانست شخصیت داستان های مصور سوپرمن را به شکل جدی در یک فیلم سینمایی تجسم بخشد. فیلم سوپرمن (1978) محصول این خلاقیت منکیه ویچ بود که با فیلم سوپرمن2 (1980) هم ادامه پیدا کرد.
از دیگر فیلمنامه های منکیه ویچ می توان به گذرگاه کاساندرا (1978) اشاره کرد. او در سال 2006 نیز در یک اقتباس تلویزیونی سوپرمن نیز نویسنده فیلمنامه شد.
تام منکیه ویچ به رغم استعداد و قریحه والا در طول فعالیت حرفه ای خود جایگاه متوسطی را بری خود رقم زد و نتوانست به حد و اندازه پدرش جوزف ال منکیه ویچ فقید یا عمویش هرمان منکیه ویچ همکار اورسن ولز در نوشتن فیلمنامه همشهری کین دست پیدا کند. او می تونست ماندگارتر باشد. شاید بهترین یادگار او برای تاریخ سینما نوشتن فیلمنامه یکی از بهترین «باند»های تاریخ سینما مرد تپانچه طلایی باشد.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|