کاوه قادری
پنجشنبه ها، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
کارگردان: وودی آلن
تهیهکننده: چارلز اچ. جافی
نویسنده: وودی آلن، مارشال بریکمن
بازیگران: وودی آلن، دایان کیتن، تونی رابرتس، کارول کین، پل سایمون، شلی دووال، کریستوفر واکن، کالین دوهرست، جنت مارگولینريال دیک کَـویت
فیلمبردار: گوردون ویلیس
توزیعکننده» یونایتد آرتیستس
تاریخ نخستین نمایش: ۲۰ آوریل ۱۹۷۷
مدت زمان فیلم: ۹۳ دقیقه
کشور سازنده: ایالات متحده
زبان فیلم: انگلیسی
هزینهٔ فیلم: ۴ میلیون دلار
فروش گیشه: ۳۸٬۲۵۱٬۴۲۵ دلار
طعم سینما – شماره ۲۳۲ : آنیهال (Annie Hall)
خلاصه داستان
داستان فیلم مربوط به زندگی الوی سینگر (وودی آلن) است که یک بازیگر طنز و یک شومن است. الوی سینگر سعی دارد بفهمد چرا رابطه اش با دختری به نام آنی هال (دایان کیتن) که یک خواننده است یک سال قبل قطع شدهاست. سینگر در یک خانواده یهودی در نیویورک بزرگ شدهاست. او از طریق راب، دوست صمیمیاش با آنی هال در زمین تنیس آشنا میشود. این دو خیلی زود دلباخته همدیگر میشوند و با هم زندگی میکنند. اما مشکلات عصبی سینگر و مشکلات روابط بین آن دو باعث میشود آنی از این رابطه خارج شود و به لس آنجلس برود. در آن جا آنی وارد رابطهای با تونی لیسر (پل سایمون) تهیهکننده صفحات موسیقی اش میشود. سینگر به لس آنجلس میآید تا آنی را متقاعد کند رابطهشان را دوباره از سر گیرند، اما موفق نمیشود. در صحنه آخر، سینگر و آنی در کافهای در نیویورک ملاقات دوستانهای دارند، در حالی که هرکدام وارد رابطه جدیدی شدهاند.
برای فیلمسازی که اعلام بازنشستگیاش، حتی اگر در یکصد سالگی هم صورت بگیرد باز زودهنگام است!
همین چند سال پیش بود که وودی آلن در مصاحبهای اعلام کرده بود ابتدا قصد داشته آنیهال، یک فیلم جریان سیال ذهن باشد. آیا آنیهال آلن، یک فیلم جریان سیال ذهن است؟ بله البته! چرا که نه! دستکم از حیث رفت و برگشتهای زمانی، حاضر شدن شخصیتهای زمان حال با همان شکل و شمایل زمان حالشان در خاطرات گذشتهشان، گفتگوهای شخصیتهای زمان حال با شخصیتهای داخل خاطرات گذشته و اصلاً اینکه خود کاراکتر «الوی سینگر» در فیلم، گاه و بیگاه و در خلال داستان، رو به دوربین با مخاطب گفتگو میکند؛ گویی که برای لحظاتی از مقام یک کاراکتر اصلی حاضر در داستان و حتی از مقام راوی اول شخص داستان خارج میشود و در مقام یک نظارهگر عمومی داستان، با مخاطب دربارهی اتفاقات داستان وارد گفتگو میشود.
دقت کنیم از فیلمی میگوییم که در آن، حتی کاراکتر اصلی یعنی «الوی سینگر» را نیز عمدتاً از حال به گذشته میشناسیم، به این معنا که فارغ از چند سکانس ابتدایی معرفی «الوی» در کودکی، ما داستان دو ازدواج اول ناموفق «الوی» را اساساً پس از آشکار شدن فراز و نشیبهای رابطهاش با «آنی» مشاهده میکنیم؛ همچنانکه رابطهی «الوی» با خود «آنی» و حتی پلات شخصیت خود «آنی» نیز خطی روایت نمیشود. از فیلمی میگوییم که در آن، «الوی» میانسال، در همان حالت میانسالی، داخل خاطرات دوران مدرسهاش میشود و با همکلاسیهایش در حالی که در همان حالت کودکی قرار دارند گفتگو میکند؛ چیزی شبیه به گفتگوی مادر «آنی» با پدر و مادر «الوی» و گفتگوی «مکس» با خالهی «الوی» در ادامهی فیلم. از فیلمی میگوییم که در آن، هنگامی که «الوی» در کشاکش رابطه با «آنی» میخواهد بداند اشکال کار از کجاست و به بحث فلسفی انتخاباش میان «سفیدبرفی» و «ملکهی شرور» میرسد، فیلم از عینیتی که «الوی» فقط بخشی از آن است، وارد ذهنیتی میشود که تماماش از «الوی» است، در قالب لحظاتی کارتونی که نشان میدهد رابطهی «الوی» با «ملکهی شرور» چگونه به مشکل خورده! اینها همه بخشهایی از دلالتهایی است که براساسشان میشود آنیهال وودی آلن را یک فیلم جریان سیال ذهن دانست.
اما آنیهال وودی آلن فقط یک فیلم جریان سیال ذهن نیست. از حیث گونه و سبک فیلمسازی، آنیهال آغازگر دورهی جدیدی از سینمای وودی آلن و نخستین فیلم او در گونهی «کمدی-درام» و «کمدی-عاشقانه» و ارتقادهندهی استاندارد آثار گونهی «کمدی-درام» و «کمدی-عاشقانه» نسبت به پیش از خود است؛ هم به لحاظ غنای داستانگویی و دراماتیک و برخورداری از اعوجاجات و فراز و فرودهای داستانیِ ملموس و قابل درک و هم به لحاظ نوع تلفیقی و هیبریدی لحن و بیان و اساساً صمیمیت و سلیس بودنی که در لحن و بیان روایت، تألیف شخصیتها و روابط میان آنها وجود دارد؛ همان صمیمیتی که شخصیتها را به مخاطب نزدیک و سمپات مخاطب میکند، درک افت و خیزهای داستانی و آن تضادهای درامساز را برای مخاطب راحتتر میکند و از طریق ارائهی روان و «عامفهم» داستان، غنای دراماتیک فیلم را موجب میشود.
اما اینکه آنیهال از مهمترین فیلمهای وودی آلن و به نوعی نقطهعطف سینمای او است، لزوماً اصلیترین دلیلاش بحث غنای دراماتیک نیست؛ آن هم در سینمایی که دو سال بعدش فیلمی همچون منهتن را ارائه کرده! آنیهال از مهمترین فیلمهای سینمای آلن است؛ از این حیث که معرف کامل جهان فکری و زیستی مؤلفاش است و در «سینمای مؤلف» وودی آلن، آنیهال نقش مؤسس و شاکلهساز را ایفا میکند؛ به این معنا که تمام آنچه به لحاظ جهان زیستی، دغدغههای فکری، چیستی شخصیتها، روابط میان آدمها، چالشهای موقعیتی و غیره در سینمای وودی آلن میبینیم، جملگی برای نخستین بار در آنیهال به چشم میخورند و در ادامه، به فیلمهای بعدی آلن تسری مییابند. همچنین تمام موضوعاتی که از ترس از مرگ و تردید به وجود خدا تا فراز و نشیبهای زندگی زناشویی و تردید در عشق و خیانت، به صورت خُرده و گزیده در آنیهال مطرح میشوند، بعدها هر کدام به صورت مفصل، به درونمایهی آثار بعدی سینمای آلن تبدیل میشوند. به اینها اضافه کنید ساختار روایی و داستانگویی سینمای آلن را که پایه و اساساش از آنیهال گرفته میشود و در مجموع میتوان گفت هم به لحاظ درونمایهای و هم به لحاظ ساختاری، آنیهال همان نهالی است که به درخت بارور سینمای وودی آلن منجر شده است.
■■■■
آنیهال خلاقانهترین فیلم وودی آلن از حیث داستانگویی، ارائهی دادههای داستانی، بروز ویژگی شخصیتها و برانگیختهسازی تضادهای موقعیتی است. اولین نمود این خلاقیتها را میتوان در نطق کاراکتر «الوی سینگر» رو به دوربین در افتتاحیهی فیلم دید؛ وقتی در قالباش، هم شخصیت و هم جهان فکری و ذهنی و دغدغههای «الوی» (و البته فیلمساز) معرفی میشود و هم در قالب بیان کردن مسألهی بحران رابطه با «آنی»، چالش اصلی داستان مطرح میشود و درام به لحاظ داستانی کلید میخورد. یک نمود دیگر این خلاقیتها، زیرنویس قرار دادن برای آن قسمت از گفتگوی میان «الوی» و «آنی» است که آنها آنچه واقعاً در ذهنشان میگذرد را نمیگویند؛ یک ابتکار ساده اما هوشمندانه که روایتی هم سوبژکیتو و هم ابژکتیو از موقعیت را رقم میزند، کارکرد کمیک دارد و به تألیف دو شخصیت اصلی و روابط دراماتیک میانشان نیز کمک میکند. نمود دیگر این خلاقیتها، ایدهی دونیمه کردن قاب توسط گوردون ویلیس فیلمبردار در سکانس حضور مجزای «آنی» و «الوی» نزد روانپزشکهایشان است؛ با الگوی روایی موقعیت مشترک و واکنشهای متفاوت؛ ایدهای که هم باعث ایجاد روایت موازی و راکورد یکسان و همزمان میان گفتگوهای «آنی» و «الوی» با روانپزشکهایشان میشود و هم در قالب یک قاب مشترک، سئوالات مشترک و پاسخهای متفاوت کاراکترها، آن تفاوت ویژگیهای شخصیتی و تضاد موقعیتی میان این زوج را عینیتر و نمادینتر برانگیخته میکند؛ ایدهای که شبیه به آن در پایان سکانس شام آرام خانوادهی «آنی» نیز بکار میرود؛ موقعیت مشترک، واکنشهایی متفاوت؛ وقتی نیمهی دیگر قاب میزبان شام خوردن پرتنش خانوادهی «الوی» در گذشته میشود و در ادامه، مادر «آنی» در سمت چپ قاب واقع در زمان حال، با پدر و مادر «الوی» در سمت راست قاب واقع در زمان گذشته به گفتگو مینشیند؛ نمونهای از یک روایت نمایشی ساده، سلیس، «عامفهم» و در عین حال خلاقانه از همان تضادهای موقعیتی که گاه کمدی و گاه درام فیلم را میسازند و گاه هم همچون لحظات جدا شدن روح «آنی» از جسماش، توأمان کمدی و درام میآفرینند. به تمام این خلاقیتها اضافه کنید ایدهی گفتگوی «الوی» با عابرین در حال عبور از خیابان در میانهی اختلاف با «آنی» را؛ وقتی باز «الوی» از مقام کاراکتر اصلی داستان و راوی اول شخص درام خارج میشود و همچون عابرین خیابان، در مقام نظارهگر عمومی داستان با آنها دربارهی اتفاقات داستان به تبادل نظر میپردازد. تمام این ایدهها را وقتی در کنار ایدههای جریان سیال ذهنی فیلم (که پیشتر در همین نوشته به آنها اشاره شد) میگذاریم، به این نتیجه میرسیم که آنیهال، یک «فیلم ایده»ی کاملاً به هدف نشسته است که از این ایدههایش، هم در جهت غنی کردن و نوآورانه کردن ویژگیهای روایت استفاده کرده و هم زبان گفتاری و نمایشی روایت را برای مخاطب، روان کرده است.
■■■■
اما در ابتدای بررسی آنیهال از این گفتیم که جریان سیال ذهن بودن فیلم سبب شده روایت داستانی درام غیرخطی باشد؛ نه صرفاً به این دلیل که مرحلهبندی روایت مثلاً از ABCD به ACBD جابجا شده باشد؛ بلکه به این دلیل که به طور طبیعی در سیر روایت، آن مرحلهی C به مرحلهی B منجر شده است؛ یعنی اگر قرار است روایت ازدواج ناموفق «الوی» با «آلیسون» را در میانهی بحران روابط «الوی» با «آنی» ببینیم، این اتفاق صرفاً با تحمیل فیلمساز و جابجایی موقعیت رخ نمیدهد، بلکه به اقتضای درام و در قالب یادآوری خاطره است که آن فلاشبک و فلاشبکهای دیگر موضوعیت مییابند؛ در قالب همان جریان سیال ذهنی که طبیعیترین و بدیهیترین نمودش میشود همان دنیای ذهنی و یادآوری و خاطرههایی که فیلم مملو از آن است و در بستر همین یادآوریها و رفت و برگشتها میان آن خاطرات و زمان حال است که روایت غیرخطیِ طبیعی و اصیل فیلم شکل میگیرد.
■■■■
آنیهال فقط یک فیلم نیست؛ آنیهال پایهگذار سینمای وودی آلن است؛ ارتقای مقام وودی آلن از یک طنزنویس در روزنامه و کمدین برنامههای تلویزیونی به یک فیلمنامهنویس دراماتیک و فیلمساز مؤلف، با آنیهال صورت گرفت. ارتقای گونه و ژانر سینمای آلن از «کمدی هجو» به «کمدی-درام» و «کمدی-عاشقانه» نیز به مدد آنیهال رقم خورد و شیوهی داستاننویسی او را پیشرفتهتر کرد. شخصیتهای اصلیِ هر فیلم از سینمای آلن هم جملگی برگرفته از آنیهال هستند؛ به این معنا که تقریباً تمام شخصیتهای مرد سینمای آلن، اعقاب فکری «الوی» هستند و «الوی» که نقشاش را خود وودی آلن بازی میکند، پدر معنوی اکثریت قریب به اتفاق کاراکترهای اصلی مرد سینمای آلن محسوب میشود؛ مسألهای که دربارهی رابطهی «آنی» با سایر کاراکترهای اصلیِ زن سینمای آلن هم صدق میکند؛ همچنان که مادر جهان تقریباً تمام فیلمهای سینمای آلن بعد از آنیهال نیز همان جهان آنیهال است؛ و دقیقاً اینجاست که یک مؤلف معرفی میشود و یک نوع سینما متولد میشود؛ سینمایی که اولین شخصیت اصلیاش و اولین راوی اول شخصاش، خود وودی آلن در نقاب «الوی سینگر» است.
کاوه قادری
مهر ۱۴۰۱
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|