پیمان عباسینیا
آثار ردهی سینمای وحشت -علیرغم محبوبیت این گونهی سینمایی نزد عموم سینمادوستان- عمدتاً فیلمهای مهجور و قدرندیدهای هستند که حتی اکثر منتقدان اقبال زیادی به آنها نشان نمیدهند و در سایتهای سینمایی شناختهشدهای نظیر IMDb، راتن تومیتوس و متاکریتیک هم نمیتوانند امتیازهای بالایی بهدست آورند. جالب است که اگر فیلمساز نامآشنایی نیز به سراغ کارگردانی فیلمترسناک برود، نتیجهی کارش -همسنگ دیگر ساختههای او- تحویل گرفته نمیشود!
در این میان، روانی (Psycho) [ساختهی آلفرد هیچکاک/ ۱۹۶۰]، بچهی رزماری (Rosemary's Baby) [ساختهی رومن پولانسکی/ ۱۹۶۸] و جنگیر (The Exorcist) [ساختهی ویلیام فریدکین/ ۱۹۷۷] را جزء فیلمهای نمونهای و استثناهای تاریخ سینما باید محسوب کرد. بهعنوان مثال، چه تعداد از علاقهمندان پروُپاقرص سینما اطلاع دارند ساموئل فولرِ بزرگ علاوه بر فیلمنوآر مشهورش جیببری در خیابان جنوبی (Pickup on South Street) [محصول ۱۹۵۳]؛ درامی برجسته با مایههای سینمای وحشت بهنام سگ سفید (White Dog) [محصول ۱۹۸۲] هم دارد که اتفاقاً در آخرین سالهای فعالیت حرفهایاش، در اوج کمال و پختگی آن را ساخته است؟ آنهایی که میدانند، کدامشان فیلم را دیدهاند؟... بگذریم! مشت نمونهی خروار است.
شاید باید به آن دسته قلمبهدستانی که نظر مساعدی روی فیلمترسناکها ندارند، تا اندازهای هم حق داد. این فیلمها اغلب نه بودجهی درستوُحسابی دارند و نه بازیگران تراز اول. اما گناه تمام کمتوجهیها و نادیده گرفته شدنهای پیشگفته را نمیشود یکسره به گردن سرمایهگذاری اندک و بازیگر گمنام و منتقد کملطف انداخت. یک دلیلِ مهماش را باید در نخنما کردنِ مضامین هزاربار استفادهشده و بهعبارتی: تکرار و تکرار و تکرار جستوُجو کرد. تحت توجه شیطان ساختهی مشترک مت بتینلی-اولپین و تایلر ژیلت یکی از تازهترین تولیدات سینمای وحشت است که میتواند شاهدمثال خوبی برای این عارضهی سرطانی باشد!
تحت توجه شیطان به پیامدهای ناگوار اتفاقی میپردازد که در ماه عسل برای زاک مککال (با بازی زاک گیلفورد) و تازهعروساش، سامانتا (با بازی آلیسون میلر) رخ میدهد. زاک و سامانتا پس از عروسی به دومینیکن میروند. آنها شب قبل از بازگشتشان به ایالات متحده، با اصرار یک رانندهی تاکسی، وارد مراسم مرموزی میشوند که در زیرزمین کلوپی شبانه در حال برگزاری است؛ زن و شوهر جوان پس از صرف نوشیدنی بدمزهای، هوش و حواسشان را از دست میدهند. صبح روز بعد که زاک و سامانتا، گیجوُمنگ -در هتل محل اقامتشان- از خواب بیدار میشوند، چیزی از شب گذشته بهخاطر نمیآورند. مدتی بعد، سامانتا به زاک اطلاع میدهد که -علیرغم مصرف مرتب قرص ضدحاملگی- باردار شده است. زن جوان بهتدریج متوجه تغییرات عدیدهای در وجودش میشود؛ مثلاً او که یک گیاهخوار تمامعیار است، تمایل شدیدی نسبت به خوردن گوشت آنهم از نوع خاماش پیدا میکند...
این خلاصهی داستان -بهخصوص تکهی آخرش- بهنظرتان آشنا نمیآید؟! کافی است به عناوین چند فیلم کلاسیک و خاطرهانگیزی که در سطور آغازین نوشتار برشمردم، نگاهی دوباره بیندازید! آفرین! بچهی رزماری! البته بین تحت توجه شیطان و بچهی رزماری [۱] تفاوتی انکارنشدنی وجود دارد؛ پس از گذشت نزدیک به نیم قرن، شاهکار پولانسکی هنوز مرکز توجه است و مورد نقد و بررسی قرار میگیرد، اما تحت توجه شیطان از همین حالا یک فیلم فراموششده است. در بهترین حالت، تحت توجه شیطان شاید تحت عنوان تلاشی ناموفق در ترجمانی امروزی از بچهی رزماری بهیاد آورده شود و دیگر هیچ!
تحت توجه شیطان -که احتمالاً ترجمهی فارسی بهتری از برگردانهایی نظیر "روز تولد شیطان" باشد- در سینمای وحشت، حرف تازهای نمیزند و فقط سعی دارد از چهارچوبی که پیشتر توسط فیلمهای مهم این گونهی سینمایی بنا شده است، عدول نکند. تحت توجه شیطان بهلحاظ محتوایی -چنانکه اشاره شد- مدام فیلم درخشان بچهی رزماری را به ذهن متبادر میکند و از نظر فرم نیز بیش از هر فیلم دیگری، وامدار اولین قسمت فعالیت فراطبیعی (Paranormal Activity) [ساختهی اورن پلی/ ۲۰۰۷] است؛ گرچه فعالیت فراطبیعی هم خود بهوضوح تحت تأثیر پروژهی جادوگر بلر [۲] (The Blair Witch Project) [ساختهی مشترک ادواردو سانچز و دانیل مایریک/ ۱۹۹۹] بود! تحت توجه شیطان مثل دو فیلم اخیر، در فرمت "تصاویرِ کشفشده" (found footage) قرار میگیرد.
تنها تمایزی که میان تحت توجه شیطان با بچهی رزماری و فعالیت فراطبیعی میتوان پیدا کرد، دلایل متفاوتی است که برای رویدادها تراشیده میشود. بهعنوان نمونه، توجیهِ فیلم تحت توجه شیطان برای تصویربرداری مداوم زاک از تمام وقایعی که برایشان رخ میدهد، ثبت تاریخچهی خانوادهی جدید مککال است. یا با توجه به اینکه داستان در سال ۲۰۱۳ میگذرد، اعضای فرقهی شیطانی، مراحل تولد نوزاد را از طریق دوربینهای مداربستهای که در گوشهوُکنار خانه نصب شده است، زیر نظر دارند؛ درحالیکه زوج مسن شیطانپرست بچهی رزماری، همسایهی رزماری و گای بودند و مرتباً به خانهشان رفتوُآمد داشتند. فیلم، البته از فعالیت فراطبیعی جلوههای ویژهی بهتر و بیشتری دارد که این مورد، با در نظر گرفتن ۷ میلیون دلاری که برایش هزینه شده -در مقایسه با ۱۷ هزار دلار بودجهی ناچیز فعالیت فراطبیعی- دور از انتظار نبود.
بهنظر میرسد که "یک فیلمترسناک متوسط" خواندن تحت توجه شیطان خیلی ناعادلانه نباشد چرا که نه آنقدر خوب است که چیزی برای شگفتزده کردنتان همراه داشته باشد و نه آنقدر بد تا از یک ساعت و نیمی که حراماش کردهاید، احساس بلاهت بهتان دست دهد! خلاصه اینکه: اگر وقت اضافی دارید، بهتر است که منابع اقتباس و فیلمهای اصلی را ببینید و عمرتان را برای تماشای این قبیل کپیهای دستچندمِ تکراری تلف نکنید!
سال ۲۰۱۴ میلادی در حال بهسر آمدن است و ما همچنان در حسرت دیدن فیلمترسناکی درستوُدرمان میسوزیم و میسازیم! برعکسِ ۲۰۱۳ که شاهد چند فیلم خوب و فوقالعاده بودیم، امسال دریغ از رؤیت حتی یک نمونهی قابل اعتنا! قضاوتام براساس خواندهها و شنیدهها نیست؛ "سینمای وحشت" یکی از چند ژانر موردِ علاقهام است که بهطور جدی پیگیر تولیداتاش هستم. انتخابهایم از بین محصولات ۲۰۱۳ -بهترتیب- این فیلمهای ترسناک بودند: مامان (Mama) [ساختهی اندرس موچیتی]، پاکسازی (The Purge) [ساختهی جیمز دیموناکو]، توطئهآمیز ۲ [۳] (Insidious: Chapter 2) [ساختهی جیمز وان]، تسخيرشده (Haunt) [ساختهی مک کارتر] و احضار روح (The Conjuring) [ساختهی جیمز وان].
بهجز تحت توجه شیطان، برخی دیگر از معروفترین تولیداتِ ۲۰۱۴ سینمای ترسناک که موفق به دیدنشان شدم را -بهترتیب الفبای انگلیسی- نام میبرم: آنابل (Annabelle) [ساختهی جان آر. لئونتی]، بر درگاه شیطان (At the Devil's Door) [ساختهی نیکولاس مککارتی]، از شر شیطان نجاتمان بده (Deliver Us from Evil) [ساختهی اسکات دریکسون]، جسیبل (Jessabelle) [ساختهی کوین گرویترت]، ماهعسل (Honeymoon) [ساختهی لی جانیاک]، چشم (Oculus) [ساختهی مایک فلاناگان]، بابادوک (The Babadook) [ساختهی جنیفر کنت]، کانال (The Canal) [ساختهی ایوان کاواناگ] و پاکسازی: اغتشاش (The Purge: Anarchy) [ساختهی جیمز دیموناکو].
از این میان، بر درگاه شیطان و پاکسازی: اغتشاش را که اصلاً نتوانستم تا آخر تحمل کنم! آنابل اتفاق چندانی ندارد و به اوجی که باید، نمیرسد. از شر شیطان نجاتمان بده عقبگردی کامل برای کارگردان فیلم تماشایی بدشگون (Sinister) [۴] است که مذبوحانه سعی داشته جنگیری مدرن بسازد! جسیبل گرچه پایان بدی ندارد اما از حفرههای فیلمنامهای و گافهای اجرایی رنج میبرد و قصهی سرراستاش را گاه با لکنت تعریف میکند. ماهعسل یک حالبههمزنِ چندشآور واقعی و بیمحتواست! ایرادات چشم را هم که قبلتر طی نقد مفصلی بیان کرده بودم [۵]. بابادوک بههیچوجه ترسناک نیست، از پتانسیلهای بالقوهاش نمیتواند بهره ببرد و بیشترین لطمه را از پایانبندی ضعیفاش میخورد. کانال نیز بهشدت قابل پیشبینی است و خیلی زود مشتاش باز و بیتأثیر میشود... این روزها پیدا کردن یک فیلمترسناک خوب، از یافتن سوزن در انبار کاه سختتر شده است! منتظر میمانیم بلکه سال ۲۰۱۵ فرجی شود!
Devil's Due
كارگردان: مت بتینلی-اولپین و تایلر ژیلت
فيلمنامه: لیندزی دولین
بازیگران: آلیسون میلر، زاک گیلفورد، سام اندرسون و...
محصول: آمریکا، ۲۰۱۴
مدت: ۸۹ دقیقه
پیمان عباسینیا
آذرماه ۱۳۹۳
[۱]: برای مطالعهی نقد نگارنده بر بچهی رزماری، میتوانید رجوع کنید به مقالهی «مصائب ژاندارک به روایت پولانسکی»؛ منتشرشده به تاریخ پنجشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۳ در پایگاه تحلیلی پردهی سینما.
[۲]: برای مطالعهی نقد نگارنده بر پروژهی جادوگر بلر، میتوانید رجوع کنید به مقالهی «یکبار برای همیشه»؛ منتشرشده به تاریخ دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳ در پایگاه تحلیلی پردهی سینما.
[۳]: برای مطالعهی نقد نگارنده بر توطئهآمیز: قسمت دوم، میتوانید رجوع کنید به مقالهی «پرسودترین فیلم سینمایی ۲۰۱۳ چه بود؟»؛ منتشرشده به تاریخ چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ در پایگاه تحلیلی پردهی سینما.
[۴]: برای مطالعهی نقد نگارنده بر بدشگون، میتوانید رجوع کنید به مقالهی «ترسیدن بدون ابتذال و خونریزی»؛ منتشرشده به تاریخ دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۳ در پایگاه تحلیلی پردهی سینما.
[۵]: برای مطالعهی نقد نگارنده بر چشم، میتوانید رجوع کنید به مقالهی «فیلمترسناکی که چندان نمیترساند!»؛ منتشرشده به تاریخ یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ در پایگاه تحلیلی پردهی سینما.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|