پیمان عباسینیا
نقد و بررسی فیلم تمرکز
تمرکز یک فیلم پاپکورنی فوقالعاده سرگرمکننده و سرِپاست. "فیلمهای پاپکورنی" را شاید بتوان معادل اصطلاحی گرفت که چندسالی میشود در ادبیات سینمایی -و رسانهایِ- خودمان باب شده و تحت عنوان "سینمای بدنه" معروف است. البته چنانکه از جملهی اول این نوشتار پیداست، تمرکز را درصورتی پاپکورنی یا متعلق به سینمای بدنه میدانم که هر دو اصطلاح مذبور -در بهترین حالت- دلالت بر فیلم تجاری خوشساختی داشته باشند که آنی از وظیفهی -بهنظر من، خطیرِ- سرگرم ساختن مخاطب شانه خالی نمیکند. اینچنین تولیدات سینمایی -و بهطور کلی: هر فرآوردهای که "فیلم" خطاباش میکنیم- اگر نتواند توجه تماشاگرش را بهسوی پردهی نقرهای معطوف کند، به چه دردی میخورد؟! این دقیقاً همان کاری است که تمرکز خیلی خوب از عهدهاش برمیآید.
تمرکز شروع جالبی دارد که هرچند منحصربهفرد نیست -و نظایرش را پیشتر در سینما دیدهایم؛ مثلاً در سکانسی از فیلم در بروژ (In Bruges) [ساختهی مارتین مکدونا/ ۲۰۰۸]- اما از ویژگیای بهره میبرد که تمرکز -تا سکانس پایانی خود- اصرار بر حفظاش دارد. افتتاحیه، هم غافلگیرکننده است و هم لبخند به لب میآورد؛ خط مشیِ فیلم بر همین دو اصلِ غافلگیر کردن و خنداندن بینندهاش استوار است.
نیکی (با بازی ویل اسمیت) در خانوادهای بزرگ شده که نسلاندرنسل خلافکار بودهاند! او که یک جیببر و کلاهبردار حرفهای و سردستهی گروهی دزدِ کاربلد است، بهطور تصادفی با زن جوانی بهاسم جس (با بازی مارگوت رابی) آشنا میشود که سارقی تازهکار ولی مستعد است که بهشدت تمایل دارد تمام فوتوُفنهای کار را از استادش نیکی یاد بگیرد! پس از یک دوره همکاری پرسود در نیواورلئان، نیکی -که بهنظر میرسد به یکسری اصولِ کاری پایبند است- جس را با وجود علاقهای که میانشان پا گرفته، قال میگذارد. سه سال بعد در بوينسآيرس، سرنوشت دوباره دیگر نیکی و جس را سر راه هم قرار میدهد...
تمرکز اولین فیلم اکران ۲۰۱۵ است که نظرم را جلب میکند. پسر همسایه (The Boy Next Door) [ساختهی راب کوهن]، آخرین شوالیهها (Last Knights) [ساختهی کازئواکی کریا]، ژوپیتر صعودی (Jupiter Ascending) [ساختهی اندی و لانا واچوفسکی]، مگی (Maggie) [ساختهی هنری هابسون] و سریع و خشمگین ۷ (Fast & Furious 7) [ساختهی جیمز وان] همگی مأیوسکننده بودند و حتی ده-پانزده دقیقه هم نتوانستم تحملشان کنم. بگذارید دقیقتر بگویم، تمرکز درحقیقت نخستین محصول ۲۰۱۵ بود که تا لحظهی آخر تماشایش کردم!
تمرکز با فیلم قبلیِ تیم دونفرهی سازندهاش که یک کمدی کشدار و کسالتبار بهنام دیوانهوار، احمقانه، عاشقانه (Crazy, Stupid, Love) [محصول ۲۰۱۱] بود، بههیچوجه قابلِ مقایسه نیست. تمرکز را در کارنامهی مشترک گلن فیکارا و جان رکوآ، پس از ساختهی ابلهانهی مورد اشاره و فیلم -بهلحاظ محتوایی- مشمئزکنندهی دوستت دارم فیلیپ موریس (I Love You Phillip Morris) [محصول ۲۰۰۹] بایستی یک پیشرفت محسوس و گامی به جلو بهحساب آورد.
البته فیکارا و رکوآ در کارگردانی تمرکز کار خارقالعادهای انجام نمیدهند؛ لطفاً این اظهارنظر را مترادف با بالکل زیرِ سؤال بردن کارگردانهای فیلم محسوب نکنید زیرا آنها توانستهاند پس از فصل افتتاحیه و معرفی دو کاراکتر محوری، داستان -که اتفاقاً نوشتهی خودشان هم هست- را حتیالامکان عاری از سکته و بدون لکنت تعریف کنند. از جمله نقاط قوت تمرکز این است که -بهقول معروف- یککله پیش میرود و از نفس نمیافتد.
منکر این نمیشوم که حدسِ خطوط کلی قصه غیرممکن نیست ولی تمرکز در به تصویر کشیدن جزئیات ماجراها، گاه از تماشاگر جلو میافتد و قادر است مشتاش را بسته نگه دارد. نمونهها کم نیستند؛ از بینشان بیشتر آن سکانسِ -بهظاهر!- دیوانهوار شرطبندی نیکی حینِ برگزاری مسابقهی فوتبالآمریکایی را میپسندم که هیجان بالایی نیز دارد. فیکارا و رکوآ در تمرکز، نیکی و جس را جوری به مخاطب میشناسانند که هم به دنبال کردن فیلم علاقه نشان میدهیم و هم اینکه -بهواسطهی شغل شریفشان، کلاهبرداری و سرقت(!)- دوست نداریم گیر بیفتند!
خدا را شکر که آقای اسمیت از نجات کرهی زمین، به خاک مالیدن پوزهی فضاییها، کمک به نوع بشر و... منصرف شد و به کارهای معقولتری مثلِ خالی کردن جیب کلهگندهها و بُریدن گوششان علاقه پیدا کرد وگرنه احتمال داشت بهجای تمرکز، تابستان امسال شاهد معجونی حتی بیدروُپیکرتر از پس از زمین (After Earth) [ساختهی ام. نایت شیامالان/ ۲۰۱۳] باشیم!
ارکستر بازیگران تمرکز، ساز بدصدایی ندارد؛ بهشخصه از بازیهای آن پیرمرد بداخلاق، اوونز (جرالد مکرانی) و همینطور آن قمارباز چشمبادامی، لییوآن (بی. دی. وانگ) لذت بیشتری بردم. کنار هم قرار گرفتنِ ویل اسمیت و مارگوت رابی نیز بهعنوان یک "زوج سینمایی" بهخوبی جواب داده است. و بالاخره اینکه تمرکز اثبات میکند تماشاگران میتوانند ویل اسمیتِ هیکلی و میانسال را در قالبی رُمانتیک و -بهقول خودِ فیلم- مِلو(!) بپذیرند و پساش نزنند.
موسیقی متن و ترانههایی که در طول تمرکز شنیده میشوند، به حالوُهوای کمیک و عاشقانهاش کمک میرسانند و فقط به صرفِ کمدی بودن فیلم، به انتخاب موزیکی شوخوُشنگ -و اغلب بیربط، همچون عمدهی کمدیهای بیمایهای که همهساله تولید میشوند- بسنده نشده است. رنگآمیزی تمرکز -بهویژه در فصول بوينسآيرس- چشمنواز و پر از رنگهای زندهی گرم و تند است. فیلم، ریتم خوشایندی هم دارد که -بدیهی است- از عوامل اصلی جذابیتاش بهشمار میرود.
شاید خالی از لطف نباشد که بدانید صمیمیترین دوست نیکی در تمرکز، ایرانیای بهنام فرهاد (با بازی آدریان مارتینز) است! مدتها بود که عادت داشتیم ایرانیها را در فیلمهای آمریکایی فقط در هیبت تروریستها یا مظاهر شرارت ببینیم! فرهادِ تمرکز هرچند حرفهی افتخارآمیزی ندارد و همصنف نیکی -یعنی: یک دزد تمامعیار!- محسوب میشود ولی فیلم، موضعگیریِ اهانتآمیزی نسبت به او ندارد و با فرهاد مهربان است! پیدا کنید پرتقالفروش را!
درست است که از غافلگیریهای تعبیهشده در سناریو گفتم اما تمرکز فیلم پیچیدهای نیست و ابداً وادارتان نمیکند که فسفر بسوزانید(!) یا برای فهمیدن چندوُچونِ قضایا، دوباره مرورش کنید. تمرکز همچنین درسهای گلدرشت اخلاقی نمیدهد و آدمهایش را زورکی سربهراه نمیکند! تمرکز فیلم بیادعایی است و پیشنهاد میکنم بهعنوان محصولی یکبارمصرف از آن لذت ببرید زیرا بعید نیست از کشفِ اینکه فیلمنامه کجاهایش لنگ میزند، مقادیری توی ذوقتان بخورد! اگر میانهی شما با کمدی-رُمانتیک جور باشد، تمرکز همان فیلمی است که در این برهوتِ چهار-پنج ماههی نخست ۲۰۱۵ پتانسیلِ سرحال آوردنتان را دارد.
پیمان عباسینیا
اردیبهشتماه ۱۳۹۴
Focus
كارگردان: گلن فیکارا و جان رکوآ
فيلمنامه: گلن فیکارا و جان رکوآ
بازیگران: ویل اسمیت، مارگوت رابی، جرالد مکرانی و...
محصول: آمریکا، ۲۰۱۵
مدت: ۱۰۵ دقیقه
■ برای مطالعهی نقد فیلمهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ بههمین قلم [در سال ۹۴] لینکهای زیر را کلیک کنید:
۱- نقد و بررسی فیلم «تمرکز» ساختهی گلن فیکارا و جان رکوآ (Focus)
۲- نقد و بررسی فیلم «کریستی» ساختهی اولیور بلکبورن (Kristy)
۳- نقد و بررسی فیلم «اکولایزر» ساختهی آنتونی فوکوآ (The Equalizer)
۴- نقد و بررسی فیلم «اثر لازاروس» ساختهی دیوید گلب (The Lazarus Effect)
۵- نقد و بررسی فیلم «ناکجاآباد» ساختهی کیم فارانت (Strangerland)
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|