پرده سینما

كار بیشتر كردن ملاک نیست، علم كار را داشتن مهم است؛ گفتگو با ایرج سنجری

محمدرضا کلانتر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

- از بزرگترین و بهترین تا سطح پایین ترین گوینده هیچ جایگزینی برایش نخواهد آمد حتی گویندگان جوانی كه در چند سال اخیر به دوبله پیوسته اند.

 

- موافق نیستم. آن زمان عشق وعلاقه به كار بیشتر بود و وقت بیشتری می گذاشتند و تمرین می كردند. قبل از دوبله فیلم را به طور كامل برای گروه دوبله نمایش می دادند. دوبلورها نگاه كاسبكارانه نداشتند و نمی خواستند كار را زود تمام كنند. مدیر دوبلاژها هم آدم های برجسته ای بودند. اكنون تعداد  قابل توجهی از صداها بی حس و حال و بی خاصیت است. دقت ها بسیار كم شده و روابط و زود و ارزان تمام  كردن بر دوبله حاكم شده است. بعضی از مدیر دوبلاژ ها  - مثل بهرام زند -  برای مطرح كردن صدایشان نقش اول فیلم یا سریال خودشان را می گویند بدون این كه صدایشان مناسب باشند.

 

سال 1386 سال آشنایی من با تعدادی از نسل جدید مدیران دوبلاژ بود. كسانی كه در دهه 80 این كار را آغاز كرده بودند. پیش از آن چندان رغبتی به برقراری ارتباط با آنها نداشتم زیرا چندان اطمینانی به كارشان نداشتم. اما وقتی آنها را شناختم و آثارشان را دیدم متوجه شدم كه در خیلی از موارد از مدیر دوبلاژ های قدیمی  بهتر هستند. آشنا بودن با زبان انگلیسی و سینمای روز دنیا، و احترام گذاشتن به مخاطب با پرس و جو  درباره دوبلورهای بعضی از بازیگران از جمله ویژگی های آنها است. ایرج سنجری  یكی از این افراد است كه به عنوان مترجم، دوبلور و مدیر دوبلاژ كارهای فراوانی را -بیشتر برای تلویزیون- انجام داده است. كینگ كنگ ساخته پیتر جكسون، رفتگان و جزیره شاتر ساخته‌های مارتین اسكورسیزی، از دست رفته (كودک گمشدهآقای بروكس و سریال‌‌های نقابدار و روزگار قریب از جمله آثار او هستند.

 

محمدرضا کلانتر

  

ایرج سنجری-شما را اولین بار در نقش اصلی سریال سنگ و شیشه دیدیم. بعد از آن خبری نبود تا این كه شنیدیم مدیر دوبلاژ شده‌اید.

*بعد از سنگ و شیشه، من كارهای زیادی انجام دادم اما هیچ كدام نقش اصلی نبوده است. در آژانس دوستی، كارآگاه شمسی ، ملاصدرا و چند سریال دیگر نقش‌های مهمان را بازی كردم. هنوز هم گاهی بازیگری می‌كنم كه جدیدترین آنها نقش معلم در روزگار قریب و تله‌فیلم پیوند بوده است.

 

-سنگ و شیشه، اولین كار بازیگری‌تان بود؟

*خیر. من عضو گروه تئاتر هنر ملی به سرپرستی عباس جوانمرد بودم. در تلویزیون ، قبل از انقلاب در داش پالكی و كیمیاگر بازی كردم. در تله‌تئاترها هم حضور داشتم. بعد از انقلاب در سریال شاه دزد بازی كردم و بعد برای تحصیلات در رشته كارگردانی سینما و تلویزیون به كانادا رفتم. وقتی برگشتم، در سنگ و شیشه بازی كردم.

 

-دوبله را از چه زمانی شروع كردید؟

*پدر من علی اصغر سنجری دوبلور، بازیگر و كارگردان تلویزیون بود. من به دوبله خیلی علاقه داشتم و به او اصرار كردم تا مرا به استودیو ببرد. یك روز در 6 سالگی زمانی كه هنوز به مدرسه نمی‌رفتم، چند جمله به من گفت تا حفظ كنم. در استودیو او روبه‌روی من، آن جملات را بدون صدا و فقط با حركات لب بیان كرد و من براساس حركات لب او گویندگی كردم. سپس گویندگی را كم ‌و‌ بیش ادامه دادم. اما شاید به عنوان سوپراستارهایی كه خیلی مطرح هستند، اسم برده نشده ام كه  شما قبل از مدیر دوبلاژ شدنم اسمم را نشنیده بودی.

 

-چرا با این سابقه گویندگی در سنگ و شیشه به‌جای خودتان صحبت نكردید؟

*زمان دوبله، برای انجام بعضی از كارهایم به كانادا برگشتم و هیچ تماسی هم با من نگرفتند. تصمیم گرفتند كه منوچهر والی‌زاده به جای من صحبت كند.

 

-چه چیزی باعث شد كه تصمیم گرفتید مدیر دوبلاژ بشوید؟

*من، خودم مدیر دوبلاژ نشدم. پیشنهاد كردند و من هم پذیرفتم. زمانی مدعی بودم، الان هم هستم كه خیلی از دوستان مدیر دوبلاژ، حساسیت‌های لازم را به خرج نمی‌دهند و بعضی از آنها مقداری بی‌تفاوت شده‌اند. چون نسبت به پیشكسوت‌هایمان نیروی جوان‌تری هستم و تعصب خاصی نسبت به این كار دارم، تصمیم گرفتم با حساسیت‌هایی كه 50 سال پیش دوستان به خرج می‌دادند، مدیر دوبلاژی را شروع كنم، شاید تغییری رخ بدهد. تاكنون هم تلاش خودم را كرده ام.

 

-همكارانتان بر این موضوع تاكید می‌كنند كه مدیر دوبلاژ خوب كسی است كه دوبلور خوبی بوده باشد. شما به این حرف اعتقاد دارید؟

*این موضوع یكی از شرایط است، اما شرط لازم و كافی نیست. كسانی بوده‌اند كه مدیر دوبلاژ فهیم و بسیار خوبی بوده‌اند، اما گوینده خوبی نبوده‌اند.

 

کینگ کنگ ساخته پیتر جکسون. به مدیریت دوبلاژ ایرج سنجری-شاید دلیل حرف آنها این است كه دوبلور خیلی خوب و حرفه‌ای كنار دست گوینده‌ها زیاد نشسته، كار آنها را دیده و با گویندگی در انواع و اقسام فیلم‌ها، نكات فراوانی را آموخته است.

*طبیعی است كه ما باید گوینده ماهری باشیم تا بتوانیم مدیر دوبلاژ هم باشیم. یعنی باید تكنیک‌ها را بشناسیم. اما می‌توان سوپراستار گویندگی نبود و مدیر دوبلاژ خوبی شد. آقای كسمایی چندان گویندگی نمی‌كرد و آقای شرافت هم كه گویندگی می‌كرد، سوپراستار نبود. اما هر دو مدیر دوبلاژهای بسیار خوبی بودند. عكس آن هم وجود داشت. بعضی از سوپراستارهای گویندگی، مدیر دوبلاژ شدند اما مدیران خوبی نبودند. كار بیشتر كردن ملاک نیست، علم این كار را داشتن مهم است كه هم با تجربه به دست می‌آید و هم به صورت آكادمیک. به هر حال این كار فاكتورهای بسیاری دارد، از جمله شخصیت‌شناسی، سبك‌شناسی، فیلم‌شناسی، بیان، آگاهی كامل از صداهای موجود در دوبله و توانایی‌های افراد.

 

-یكی از مسائلی كه درباره‌اش بین تعدادی از همكارانتان اختلاف وجود دارد، كار هم زمان گویندگی و مدیریت است. بعضی از همكاران باسابقه‌تان معتقدند كه مدیر دوبلاژ نباید در فیلم خودش گویندگی كند، عده‌ای هم معتقدند كه ایرادی ندارد و به خود مدیر دوبلاژ بستگی دارد.

*تعدادی از همكارانم ممكن است از این حرفی كه می‌خواهم بزنم ناراحت شوند، اما این كه عده‌ای مدیریت می‌كنند و نقش‌های اول را هم خودشان می‌گویند ، كار بسیار غلطی است. به این دلیل كه مدیر دوبلاژ وقتی گویندگی می‌كند، باید حواسش به گویندگی خودش باشد، بنابراین گویندگان كنار دستش را از دست می‌دهد. البته به نظرم اگر نقش دوم یا یك نقش فرعی را بگوید، اشكالی ندارد. البته آن دوستان می‌گویند كه كنترل می‌كنند، اما من معتقدم كه امكان پذیر نیست كه هم نقش اصلی را گفت و هم بقیه را كنترل كرد، زیرا یا كار گویندگی مدیر دوبلاژ بد می‌شود یا كار كسان دیگر. آنهایی هم كه ادعا می‌كنند هر دو كار را به خوبی انجام داده‌اند، من حاضرم با نشان دادن فیلمشان تک تک ایرادهایش را بگویم. البته استثناء وجود دارد اما نباید قاعده شود.

 

-به نظر من با این دیدگاه كه «افراد كنار دست را از دست می‌دهیم» حتی گفتن نقش 3 و 4 هم مشكل‌ساز است.

*اگر بتوانیم از نیروی ثانوی كمك بگیریم، مثلا یكی از گویندگان خوب و یا صدابردار فیلم، مشكلی پیش نمی‌آید. من در فیلم از دست رفته كه نقش اصلی را می‌گفتم از صدابردار كمك گرفتم. بسیاری از صحنه‌هایی را كه ضبط كرده بودیم دوباره نگاه كردم تا از درست و غلط بودن آنها مطمئن شوم. كار بسیار سختی بود و اذیت شدم.

 

جزیره شاتر. به مدیریت دوبلاژ ایرج سنجری-من سال‌هاست كه دوبله فیلم‌ها و سریال‌ها را پیگیری می‌كنم و روز به روز بیشتر به این نتیجه می‌رسم كه لزومی ندارد برای فیلم‌های بد و ضعیف انرژی صرف كرد و آنها را به خصوص با استفاده از صداهای معتبر، خوب دوبله كرد. برخلاف تمام همكارانتان معتقدم وظیفه دوبله ارتقا و بهتر كردن فیلم نیست، بلكه برای حفظ اصالت فیلم، در دوبله همان چیزی را كه هست باید ارائه كرد. انرژی مضاعف و استفاده از صداهای معتبر باید در فیلم‌های خیلی خوب و مهم و برجسته باشد.

*من برخلاف شما اعتقاد دارم كه باید برای دوبله فیلم‌های ضعیف انرژی مضاعفی گذاشت. باید بهترین‌ها را انتخاب و جمله‌ها و دیالوگ‌ها را جاندار و استخواندار كرد تا بتوان این نوع فیلم‌ها را قابل دیدن كرد. در فیلم‌های خوب و برتر، عوامل سازنده كار خودشان را كرده‌اند. چند انتخاب درست انجام بدهیم، قضیه حل می‌شود. البته نه به این معنی كه باید چنین فیلمی را رها كرد. این فیلم‌ها هم حساسیت‌های خاصی خودش را دارد. ما باید تا جایی كه امكان دارد به فیلم وفادار باشیم، متعهدانه كار كنیم و با بعضی كارها فیلم را نابود نكنیم. البته نابود كردن یا نكردن همه‌اش دست مدیر دوبلاژ نیست. در ویراستاری ممكن است برای فیلم ، اتفاقات زیادی بیفتد. دوبله باید جوری انجام شود كه دین فیلم را ادا كند. ما نباید بگوییم آن فیلم بد و ضعیف است، همین طوری یك دوبله روی آن بگذاریم و این یكی چون خوب و مهم است برایش حساسیت به خرج بدهیم.

 

-پس شما معتقد هستید كه نوع دوبله در تعداد بینندگان فیلم ها و سریال ها تاثیر دارد. اما من با استناد تعداد بینندگان شبكه «فارسی وان» و با استناد سریال های پربیننده ای مثل هشدار برا ی كبری 11  و  پرستاران  كه دوبلورهای بعضی از نقش هایشان تغییر كرد و دوبلورهایی با جذابیت صدای كمتر و استعداد كمتر  برای ادامه نقش ها انتخاب شدند، می گویم كه برای بینندگان عام نوع دوبله زیاد اهمیت ندارد. آنها بیشتر به فارسی بودن دیالوگ ها و مفهوم بودن قصه توجه می كنند.

*با اطمینان می گویم كه بهترین دوبله های «فارسی وان» حریف سطح پایین ترین دوبله های ما نیست. اگر فیلم ها ی این شبكه را به همان شكلی كه پخش می شود و با كمترین ممیزی ما دوبله كنیم آن وقت متوجه می شوید كه ما مخاطب داریم یا آنها. پرمخاطب ترین برنامه این شبكه سریال فرار از زندان است كه بچه های ما دوبله كرده اند. آن دو سریالی كه نام بردی شخصیت هایش تغییر كردند و به همین دلیل دوبلور هایش عوض شدند.

 

-آیا شما اعتقاد داریدكه الان دوبله‌ها بد شده است و دوبله‌های 50 ـ 40 سال پیش (معروف به عصر طلایی دوبله) خیلی بهتر بوده‌اند؟

*خیر. من اعتقاد دارم فیلم‌ها بد شده است. آن زمان، فیلم‌های جاسنگینی بود. اسپارتاكوس و ده فرمان دوبله می‌شد. الان كه نگاه می‌كنیم می‌گوییم كه آن صداها چقدر، با این حال می‌گفتند كه دوبله بی‌نظیر بوده، این به خاطر خود فیلم بوده است. الان فیلم‌هایی كه می‌آید، فیلم‌های خوبی نیست؛ كره‌ای و هندی و چینی؛ این‌ها كه فیلم نیست. فیلم هالیوودی هم معضلات و ماجراهای خاص خودش را دارد. خیلی از آنها قابل دوبله و نمایش در ایران نیست. فیلم‌های اروپایی نیز همین‌گونه است. وقتی فیلم 97دقیقه‌ای به 47 دقیقه تبدیل شده و برای دوبله آمده است، یعنی كیفیت فیلم از بین رفته و نابود شده است. مدیر دوبلاژ زحمت خود را می‌كشد، اما چون فیلم جذابیتی ندارد ـ یا در اصل فیلم خوبی نبوده یا پس از حذفیات نابود شده ـ فكر می‌كنند دوبله بد شده است.

 آقای بروکس با مدیریت دوبلاژ ایرج سنجری

-من با این حرف شما كه می گویید آن زمان فیلم ها درخشان بود و به همین دلیل دوبله ها خوب از كار در می آمد، موافق نیستم. آن زمان عشق وعلاقه به كار بیشتر بود و وقت بیشتری می گذاشتند و تمرین می كردند. قبل از دوبله فیلم را به طور كامل برای گروه دوبله نمایش  می دادند. بعضی از صداها بی نظیر بود و هنوز هم مثل آنها پدید نیامده است،  همانند مهین كسمایی، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی. آنهایی هم كه شبیه شان آمد – مثل ژاله كاظمی -  به پای آنها نرسید. دوبلورها نگاه كاسبكارانه نداشتند و نمی خواستند كار را زود تمام كنند. مدیر دوبلاژها هم آدم های برجسته ای بودند. اكنون تعداد  قابل توجهی از صداها بی حس و حال و بی خاصیت است. دقت ها بسیار كم شده و روابط و زود و ارزان تمام  كردن بر دوبله حاكم شده است. بعضی از مدیر دوبلاژ ها  - مثل بهرام زند -  برای مطرح كردن صدایشان نقش اول فیلم یا سریال خودشان را می گویند بدون این كه صدایشان مناسب باشند، بعضی ها هم انتخاب های شگفت انگیزی می كنند مثلا برای رابین ویلیامز از ناصر تهماسب استفاده می كنند. وقتی دیالوگ ها و انتخاب صداها كاملا یا تا حدود زیادی درست باشد حتی اگر فیلم دچار حذفیات فراوان هم شده باشد، دوبله خودش را نشان می دهد. مثل از دست رفته و  آقای بروكس كه شما دوبله كردید . بی انصافی است اگر سینما را فقط در سینمای كلاسیک خلاصه كنیم و بگوییم الان فیلم خوب وجد ندارد یا خیلی كم شده است.

*شما با كمی كم لطفی به این مقوله نگاه می كنی. در مورد بهرام زند نمی توانم بپذیرم كه برای مطرح كردن صدایش نقش اول فیلمش را می گوید. او نیاز به مطرح شدن ندارد چون بالقوه مطرح است. او حتما صلاح دانسته نقش اول بعضی از فیلم ها  و سریال هایش را بگوید. می دانم كه كمتر دچار اشتباه می شود و نتیجه كارهایش هم نشان دهنده توانایی های اوست. جدای از بهرام زند قبول دارم بعضی مواقع اشتباه رخ می دهد كه باید گفت سلیقه ای است. شاید آن نقشی كه به نظر شما خوب نبوده شخص دیگری نظر دیگری درباره آن داشته باشد. درباره صداهای قدیمی كه گفتی جایگزین ندارند باید عرض كنم كه از بزرگترین و بهترین تا سطح پایین ترین گوینده هیچ جایگزینی برایش نخواهد آمد حتی گویندگان جوانی كه در چند سال اخیر به دوبله پیوسته اند.

 

-هنگام انتخاب صداها به چه نكاتی توجه می‌كنید؟ اگر به یكی از نقش‌های فیلمی كه دوبله می‌كنید، صدای دوبلوری بخورد كه با او مشكل دارید یا بنا به هر دلیل تاكنون با وی كار نكرده‌اید و برای همان نقش با درصد كمتری صدای دوبلوری مناسب باشد كه با او مشكل ندارید و با هم كار كرده‌اید، از كدام یك استفاده می‌كنید؟

*سراغ كسی می‌روم كه صدایش بیشتر به آن نقش بخورد، حتی اگر قبلا با او كار نكرده باشم یا با او مشكل داشته باشم. من تعصب خاصی نسبت به كارم دارم. معتقدم كه ما دوبلورها در كارمان یك خانواده‌ایم و در یك خانواده، برادر ممكن است گوشت برادرش را بخورد، اما استخوانش را دور نمی‌اندازد. من در مقطعی با یكی از بزرگان مشكل صنفی داشتم، تضاد صنفی داشتیم، نه او با من كار می‌كرد و نه من با او كار می‌كردم، اما فیلمی به من سپرده شد كه یكی از نقش‌هایش را حتما باید او می‌گفت. از ایشان دعوت كردم، او هم آمد و گویندگی كرد. تضاد فكری جای خودش را دارد و كار هم جای خودش را.

 

-اما می دانم كه درباره یكی از دوبلورها نظرتان این گونه نبود و مدت ها با او كار نمی كردید.

*آن شخص خیانت كرده بود و با خائن نمی شود كنار آمد. تضاد اندیشه در مسائل صنفی با خیانت فرق می كند.

 

ایرج سنجری-اما  ممكن است آن شخص به خاطر شرایط زندگی اش و نیاز مالی مجبور شده خیانت كند.

*نه هیچ اجباری وجود نداشته است. خیلی ها ممكن است در مقاطعی اوضاعشان بد بوده باشد اما خیانت نكرده اند. شخصی در مقطعی 4 سال بایكوت شد و صنف هم نتوانست آن چنان از او حمایت كند. پیشنهادهای خیلی خوبی از طرف گروهی كه عضو انجمن مان نبودند برایش مطرح شد، اما با وجود نیاز مالی شدید نپذیرفت. برای گذران زندگی پول قرض كرد اما خیانت نكرد.

 

-آیا بین دوبله فیلم و سریال از نظر انتخاب صداها تفاوتی می‌گذارید؟ بعضی از همكارانتان معتقدند كه در سریال‌ها باید بیشتر دقت كرد تا در مدتی كه پخش می‌شوند  مردم زده نشوند، اما فیلم یك بار پخش می‌شود و نهایتش هم یك بار تكرار می‌شود.

*به نظر من یكسان است و تفاوتی بین آنها نمی‌بینم. برای فیلم سینمایی هم اگر صدای درستی انتخاب نشود، مردم ممكن است خیلی راحت از جلوی تلویزیون بلند شوند و دیگر فیلم را نبینند.

 

-یعنی واقعا این همه بیننده تلویزیون به این نكته توجه می‌كنند، یا این كه بیشتر قصه فیلم برایشان مهم است كه در دوبله مبهم نشده باشد؟

*شما به ابتدای فیلم توجه كن، دو صدای زیبا كه بشنوی بقیه فیلم را هم می‌بینی. من به دوبله نگاه تخصصی دارم.

 

-عامه مردم چطور؟

*عامه مردم هم همین گونه هستند، منتها در ناخودآگاهشان است. وقتی صدای اول فیلم زیبا نباشد، بیننده می‌رود دنبال كار دیگری. استارت هر فیلم و این كه چگونه و با چه گویندگانی شروع شود، خیلی مهم است. تلویزیون حالت تفریح و سرگرمی دارد و بیننده اگر خوشش نیاید، ممكن است كانال را عوض كند، اما وقتی صدا جذبش كند، بقیه فیلم را هم می‌بیند و آن وقت به معنا و مفهوم و داستان فیلم، دقت می‌كند.

 

-بعضی از همكارانتان به مساله‌ هارمونی صدا اشاره می‌كنند، این كه چه صدایی كنار چه صدایی قرار بگیرد. شما چقدر به این موضوع اعتقاد دارید؟

*به شدت اعتقاد دارم در یك فیلم، گویندگانی كه انتخاب می‌كنیم مثل گروه اركستر می‌ماند كه اگر سازها به درستی كنار یكدیگر قرار بگیرند و خوب نواخته شوند، موسیقی دلنشین می‌شود.

 

-در این هارمونی چه چیزهایی را در نظر می‌گیرید؟

*جنس صدا و فیزیك و میمیک بازیگر ، جنس صدا و نوع لب و فك گوینده فاكتورهایی است كه باید به آن توجه كرد. امكان دارد كه مدیر دوبلاژ دو نفر از خوش‌صداترین گوینده‌ها را كنار هم بگذارد، اما صدای یكی از آنها، روی یكی از شخصیت‌ها ننشیند، كل آن دوبله خراب می‌شود. دیده‌ایم كه سوپراستارهای دوبله نقش‌هایی را می‌گویند كه به دل شما نمی‌نشیند و می‌گویید چه بد بود.

 

-احتمال دارد كه آن شخص، خیلی خوب گویندگی كرده باشد، اما چون صدایش مناسب آن شخصیت یا چهره نیست ، لذت نمی‌بریم.

*دقیقاً. آن گوینده ممكن است كه با تجربه و باسابقه و عالی باشد، اما صدایش روی آن كاراكتر ننشسته است، بنابراین شما خوشت نمی‌آید. امكان هم دارد كه بدصداترین گوینده آن نقش را اجرا كند و بیننده بگوید چقدر خوب بود. مدیر دوبلاژ باید شناخت صدا، میمیك، فیزیک و بازی داشته باشد و باید ژانرها و سبك‌ها را بشناسد. تعدادی از مدیر دوبلاژها این چیزها را با تجربه به دست آورده‌اند، اما هنگامی كه جوانان را به عنوان مدیر دوبلاژ انتخاب می‌كنند، باید ببینند كه چه فاكتورهایی دارند و چه چیزهایی را می‌شناسند.

 

-به نظر من این احتمال هم وجود دارد كه صدا مناسب شخصیت و چهره باشد، اما دوبلور زیاد تلاش نكرده باشد (یك گویندگی معمولی بدون هیچ كار خاصی) و به نظر بیننده خیلی خوب و عالی شده باشد. تعریف و تمجید های علاقه مندان دوبله و بینندگان از بعضی دوبله ها دقیقاً به این موضوع مربوط می شود. صدا روی بازیگر خوب نشسته اما بیننده به نظرش  می رسد كه دوبلور خوب گویندگی كرده است.

*گوینده كم نمی‌گذارد. ناخودآگاه تلاشش را می‌كند. كم‌توان‌ترین گوینده با استرس زیاد پشت میز می‌نشیند و تمام توانش را به كار می‌گیرد. گوینده‌های قابل حتی اگر بی‌تفاوت هم گویندگی كنند، آن قدر تجربه پشت كارشان خوابیده كه درست درمی‌آید.

 

-از دوبلور های جوان و تازه وارد چگونه استفاده می كنید؟ اگر نقشی وجود داشته باشد كه هم صدای دوبلور با سابقه و قدیمی مناسب آن باشد و هم صدای دوبلور تازه كار و هر دو هم توان اجرای آن را داشته باشند كدام یك را انتخاب می كنید؟

*انتخاب به نوع نقش بستگی دارد. من با افتخار می گویم كه تاكنون برایم فرقی نداشته است كه گوینده امروز وارد كار دوبله شده یا دیروز یا 40 سال پیش. مهم این است كه آن شخص صدایش به بازیگر و نقش بخورد و استعداد هم داشته باشد.

 

-پس احتمال دارد كه با وجود حرف و حدیث ها و اعتراض های همكارانتان نقش اول یك فیلم یا سریال را به دوبلور های تازه كار بدهید.

*من این كار را كرده ام. زمانی كه فقط یك سال از ورود كسری كیانی به دوبله گذشته بود، نقش اول فیلم  كینگ كنگ را به او دادم و آقای خسرو شاهی را برای نقشی دیگر انتخاب كردم. در سریال رز و ول كه پارسال دوبله كردم نقش خوبی به دوبلورهای تازه كار دادم. در فیلم  رویاهای ناتمام ( شهر ارواح ) هم نقشی با 7 صفحه دیالوگ به یكی از كارآموزان دادم.

 

-به نظر شما آیا بهتر نیست هم در تلویزیون و هم در شبكه ویدئویی به انتخاب مدیر دوبلاژها نظم بدهند و به این نكته توجه كنند كه چه كسی چه نوع فیلمی را بهتر دوبله می‌كند و بر این اساس انتخاب كنند؟ دوبله بعضی از فیلم‌ها و فیلم‌های بعضی از كارگردان‌ها نیاز به شناخت كامل آن آثار و نوع سینما و سبك آن كارگردان‌ها دارد تا دیالوگ‌ها درست تنظیم شوند، اگر مترجم اشتباهی كرده اصلاح شود و مدیر دوبلاژ بتواند شخصیت‌ها را برای دوبلورها تشریح كند (مثل آثار برادران كوئن) كمتر اتفاق می‌افتد كه تمام یا بیشتر فیلم‌های یك كارگردان را یك مدیر دوبلاژ دوبله كند.

-من با این قضیه موافقم اما این اتفاق امكان‌پذیر نیست و این هماهنگی رخ نخواهد داد به دلیل این كه دوبله‌های شبكه ویدئویی به دلیل مسائل اقتصادی، ماجراهای خاص خودش را دارد. البته نباید هر كسی را آنگاژه یك چیزی كرد بلكه بهتر است تعدادی را برای ژانر خاصی در نظر گرفت. مثلا اگر عده‌ای كارتون بهتر دوبله كرده‌اند، كارتون‌ها را به آنها سپرد. این اتفاق گاهی در تلویزیون می‌افتد، اما باید با بینش بهتری صورت بگیرد نه با بینشی كه الان وجود دارد.

-این آنگاژه كردن قدیم‌ها در انتخاب دوبلورها بهتر صورت می‌گرفت و اگر دوبلوری صدایش روی یك بازیگر می‌نشست، جز در موارد استثنایی همیشه او به جای آن بازیگر حرف می‌زد، اما اكنون و بخصوص در سال های اخیر كه دوبله‌های ویدئویی از سر گرفته شده‌اند این اتفاق كمتر می‌افتد. به نظر شما دلیلش چیست؟

*یک دلیلش این است كه بعضی از مدیر دوبلاژها در بعضی از فیلم‌های خودشان به اشتباه نقش اول را می‌گویند. دلیل دیگرش این است كه فقط بعضی از مدیر دوبلاژها ـ مثل ناصر تهماسب ـ به روز هستند و نه تنها بازیگران كه سینمای روز دنیا را می‌شناسند. در شبكه ویدئویی تقاضای صاحب فیلم برای ارزان تمام شدن دوبله و تن دادن بعضی از مدیر دوبلاژها به این ارزان‌كاری و عدم دلسوزی و نگران نبودن برای آینده دوبلاژ به انتخاب‌های غلط منجر می‌شود و به دوبله لطمه می‌زند.

 

-بعضی از مدیر دوبلاژها اعتقاد دارند كه باید با توجه به نقشی كه بازیگر ایفا كرده، دوبلور را انتخاب كرد. بر این اساس اگر سه فیلم یك بازیگر مثل براد پیت به‌ آنها داده شود كه او در آنها سه نقش كاملا متفاوت بازی كرده باشد، سه صدای مختلف را برای وی انتخاب می‌كنند. مثلا برای نقش سنگین و جدی‌اش سعید مظفری و برای نقش‌های دیگرش كسان دیگر را.

*به نظر من دوبلورهایی مثل سعید مظفری آنقدر توانایی دارند كه صدایشان را رمانتیک یا خشن كنند یا هر حالت دیگری. اگر صدا روی یك بازیگر نشست ، آن گوینده توانا می‌تواند شخصیت را ـ هرچه كه باشد ـ بسازد.

 

-مایلم درباره ترجمه‌ها هم صحبت كنیم.

*ترجمه‌ها نسبت به پنج سال پیش خیلی بهتر شده است و مترجمان هم بهتر شده‌اند، اما هنوز ایراد دارند. زیاد هم مقصر نیستند، زیرا زبان در دنیا در حال تغییر است و اصطلاحات هم همین‌طور. البته از زمانی كه آقای شایگان در واحد دوبلاژ تلویزیون سرپرستی امور ترجمه را به عهده گرفته، اوضاع متفاوت شده است. دیگر هر ترجمه‌ای دستمان نمی‌آید. ترجمه‌ها كم و كسری دارد، اما ترجمه بد تا الان به دستم نرسیده است.

 

-به نظر شما آیا بهتر نیست نسل جدید مدیر دوبلاژها بعضی از اشتباهات مترجمان و مدیر دوبلاژهای قدیمی را كه آنها دانسته یا ندانسته مرتكب می شوند ، تكرار نكنند؟ سه مورد از رایج ترین این اشتباهات یكی این است كه think  را فقط فكر كردن ترجمه می كنند و به كار می برند در حالی كه معانی دیگری هم دارد . دیگری این است كه now  را بخصوص در انتهای جملات فقط «حالا» و «همین حالا» ترجمه می كنند در حالی كه بعضی جاها باید به جای آن «زود»، «فورا» و «سریع» به كار برد. سومین مورد هم كلمه must  است كه فقط «باید» ترجمه می شود در حالی كه معنی «احتمالا»  هم می دهد.

*می‌توان واژه‌های درست را انتخاب كرد. من خیلی وقت‌ها این كار را می‌كنم و برای بعضی از كلمات زشت صرفا از «لعنتی» استفاده نمی‌كنم. چون به نظرم این تكرار، احمقانه است. در هنگام انتخاب واژه‌ها باید بدانیم كه ژانر فیلم و نوع دیالوگ چیست و هر جمله را چه كسی دارد می‌گوید. در زبان خیابانی انگلیسی شاید در هر جمله یک واژه زشت مثل fuck  یا sheat  به كار رود و من از كلمات مختلفی برای آنها استفاده می‌كنم. ترجمه واژه think بستگی به این دارد كه در چه جمله‌ای باشد و چه نوع استفاده‌ای از آن شده باشد، ‌آن را می‌توان «فكركردن» یا «گمان كردن» ترجمه كرد. درباره must در جملاتی مثل You must be REZA (تو باید رضا باشی) می‌پذیرم كه زائد است. در انتخاب كلمه باید به سینک و سیلاب هم توجه كنیم. گاهی به كار بردن یا نبردن بعضی از كلمات، سینك دوبله را به هم می‌زند.

 

 محمدرضا کلانتر


 تاريخ ارسال: 1389/6/5
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>عاتکه:

سلام من از بچگی عاشّق دوبله کردن روی شخصیت عروسکاو وسایل و.. بودم و البته عاشق دوبلورها و فیلم وسریالها دیدن دوبلورها یه زمانی برام آرزو بود هرچند کاش ذهنیت تصویری از این عزیزان نمیداشتم!!! گذشته ازین مطالب میخام بگم انصافا از وقتی نسل جدید دوبلورهای آماتور گاها با ملاحظگی وارد کار دوبله شدن با دیدن بعضی از موارد فیلمهاوانیمیشنها و سریالهای جدید، اصلا بدجور دلم میگیره دلم برای صداهای قدیمی خیلی تنگ میشه خصوصا که این میراث و گنجینه های عزیز هرازگاهی از میان ما میرن و داغدارمون میکنن کاش قدر شون روتاهستن بدونن و بدونیم فرصت برای جوانترها حالا حالا هست مثلا دو شب پیش فیلم خارجی سروقت رو میدیدم با اینکه موضوعش در مورد دزدیدن زمان و... و فیلنامه اش جدیدوجذاب بود اما حقیقتا دوبله ی ناشیانه و به دردنخورِش آدمو اذیت میکرد ترجیح میدادم بااین چشمهای ضعیفم، vزیرنویس داشته باشه تا صداهای نخراشیده اش حس فیلم بینیمو! خراب نکنه🙊🙈

0+0-

چهارشنبه 22 دي 1400



>>>میثم آقا بزرگی:

خسته نباشید از زحمات شما در این سال ها

0+0-

پنجشنبه 10 بهمن 1392



>>>هیچکس:

بهرام زند به همراه ژرژ پطروسی از ستاره های بی بدیل و جاودانه دوبله اند که اتفاقا با مرور منصفانه کارنامه شان به جرات میتوان ادعا کرد که از دوبلورهای برتر نسل پسینشان(نسل دوم) موفق ترو شاخص ترند.

2+1-

سه‌شنبه 26 شهريور 1392



>>>رضا:

با سلام نام من ایمان است. در مورد این مطلب "اگر نمی دانید بدانید که مرحوم ژاله كاظمی طبق نظر دوبلورها و صحبت های بزرگان دوبله از جمله مرحوم علی کسمایی در سخنرانیشان، منوچهر اسماعیلی در شبکه 5 با حظور آقای ممدوح، ابوالحسن تهامی در مصاحبه اش، ژاله الو در شبکه 5 با حظور آقای ممدوح، یکی از بزرگ ترین دوبلورهای زن تاریخ ایران میباشد اگر نگوییم بزرگترین." که در پستی که در گذشته در این صفحه داده ام میخواستم توضیح بیشتری بدهم. اول از همه فکر میکنم که در این قسمت از نوشته ام اغراق کرده ام و مطلب را با یا به دروغ بیان کرده ام. 1. "سخنرانی مرحوم علی کسمایی" را یادم نیست درباره اش کجا خوانده ام و مطمئن نیستم اصلا وجود داشته باشد. 2. در مورد "مصاحبه ابوالحسن تهامی" هم یادم نیست درباره اش کجا خوانده ام و مطمئن نیستم اصلا وجود داشته باشد. 3. در مورد "منوچهر اسماعیلی در شبکه 5 با حظور آقای ممدوح و ژاله الو در شبکه 5 با حظور آقای ممدوح" فکر میکنم این عزیزان اشاره ای به خانم ژاله كاظمی داشته اند و در مورد ایشان صحبت کرده اند ولی فکر میکنم ذکر نکرده اند که "یکی از بزرگ ترین دوبلورهای زن تاریخ ایران میباشد.اگر نگوییم بزرگترین." 4. در مورد "یکی از بزرگ ترین دوبلورهای زن تاریخ ایران میباشد.اگر نگوییم بزرگترین." باید بگوییم که این برداشت شخصیم از خانم ژاله كاظمی بوده است که همانطور که عرض کرده ام فکر کنم آن دوبلورهای ذکر شده, ذکر نکرده اند که "یکی از بزرگ ترین دوبلورهای زن تاریخ ایران میباشد.اگر نگوییم بزرگترین." و بنده از خودم گفته ام. به نظر بنده خانم ژاله كاظمی یکی ار بزرگترین دویلورهای تاریخ ایران میباشند. از اینکه با نام مستعار رضا نظر داده ام و انتقاد کرده ام و از اینکه در درستی نوشته ام دقت نکرده ام و از اینکه به آقای محمدرضا کلانتر بی احترامی کرده ام عذر میخواهم.

1+0-

شنبه 8 تير 1392



>>>رضا:

راستی اون cinscreen lover که در بالا پست داده خودم هستم. بعد از اینکه اون مطلب تند را نوشتم پشیمان شدم. گفتم یک پست تازه بدهم شاید سایت پاکش کنه.

0+0-

سه‌شنبه 24 بهمن 1391



>>>رضا:

آقای محمدرضا کلانتر من از شما و همه عذر خواهی میکنم. بنده اشتباه متوجه شده ام و اشتباه دیده ام و خوانده ام. در هر صورت شرمنده ام. این خیلی خوبه که شما به سوال ها و برداشتهای اشتباه پاسخ میدهید. از شما خیلی ممنونم.

0+0-

سه‌شنبه 24 بهمن 1391



>>>مهداد:

سلام آقای رضا. من هم جمله را دیدم و اول فکر کردم منظور گزارش کننده این است که صدای ژاله کاظمی شبیه کسی بوده. چون این میزان کم اطلاعی بعید به نظرم رسید دوباره متن را خواندم و متوجه شدم منظور ایشان این است که ژاله کاظمی بر خلاف مهین کسمایی یا مقبلی از گویندگانی است که صدایی شبیه او آمده اما به پای او نرسیده. راست هم می گوید. صدای یکی از دوبلورها که فکر می کنم خانم افسانه پوستی است کمی شبیه صدای کاظمی است اما اصلاً به پای آن صدا و آن اجراها نمی رسد. به هر حال مصاحبه کننده جمله را با ساختار غلط اتدازی به کار برده و شما حق دارید. ضمناً در مورد بهرام زند سال‌هاست که همه قبول دارند او یکی از بهترین مدیران دوبلاژ است. به عنوان دوبلور هم هر چند به پای نسل صداطلایی‌ها نمی رسد اما در حال حاضر یکی از بهترین هاست و بعضی از اجراهایش مثلاً به جای شرلوک هولمز (جرمی برت)، ناوارو (رژه هنن) و بروس ویلیس در بالاترین سطح و تناسب است که می توان متصور شد. جالب است که اظهار نظر عجیب مصاحبه کننده در مورد بهرام زند در ابتدای مصاحبه مورد اشاره قرار گرفته و این تصور ایجاد می شود که سنجری این حرف را راجع به بهرام زند زده است. در مورد ترجمه های امروزی در حالت کلی مصاحبه کننده درست می گوید اما نمونه هایی که انتخاب کرده کاملاً بی ربط است. امروزه کلمات \"حالا\" و \"باید\" در فارسی محاوره‌ای هم معانی چندگانه‌ای معادل انگلیسی پیدا کرده‌اند و فراموش نکنیم که گوینده باید با فارسی محاوره‌ای صحبت کند. در مورد کیفیت دوبله های قدیمی نسبت به دوبله های الان اما با مصاحبه کننده موافقم.

1+0-

سه‌شنبه 12 دي 1391



>>>رضا:

سلام. حق با شماست متنم کمی تند است برای اینکه از نوشته آقای محمدرضا کلانتر خیلی ناراحت شدم. درکل بی ادبی و بی احترامی صورت گرفته است و من از شما و آقای محمدرضا کلانتر عذر خواهی میکنم.

0+0-

دوشنبه 15 آبان 1391



>>>cinscreen lover:

با سلام لطفا نظر بالا را (آقای رضا) به علت اینکه کمی تند است و ممکن است موجب بی احترامی به دیگران بشود را حذف کنید.

0+0-

يكشنبه 14 آبان 1391



>>>رضا:

آقای محمدرضا کلانتر "بعضی از صداها بی نظیر بود و هنوز هم مثل آنها پدید نیامده است، همانند مهین كسمایی، ایرج ناظریان، عزت الله مقبلی. آنهایی هم كه شبیه شان آمد – مثل ژاله كاظمی - به پای آنها نرسید" این جملات شما در مقاله "كار بیشتر كردن ملاک نیست، علم كار را داشتن مهم است؛ گفتگو با ایرج سنجری" نوعی نادانی شما نسبت به دوبله است. اگر نمی دانید بدانید که مرحوم ژاله كاظمی طبق نظر دوبلورها و صحبت های بزرگان دوبله از جمله مرحوم علی کسمایی در سخنرانیشان، منوچهر اسماعیلی در شبکه 5 با حظور آقای ممدوح، ابوالحسن تهامی در مصاحبه اش، ژاله الو در شبکه 5 با حظور آقای ممدوح، یکی از بزرگ ترین دوبلورهای زن تاریخ ایران میباشد اگر نگوییم بزرگترین. حال یا شما نادانید و نسبت به این قضیه جهل دارید و از دوبله چیزی بیش نمدانید و دنبال چسباندن خود به آنید و یا شما هم از ان دسته ... هستید که دوبلورهای ما را دق می دهند تا در خارج یا داخل کشور از سرطان بمیرند. در هر دو صورت شرم بر شما. ولی من الان فهمیدم که شما نادانید، میپرسید چرا؟ "آنهایی هم كه شبیه شان آمد – مثل ژاله كاظمی" آخه صدای بانو ژاله كاظمی شبیه چه کسی بوده؟ اگر میخواهید از جهلتان بکاهید سری به لیست فیلمهای مرحوم ژاله كاظمی در این سایت بزنید.

0+0-

شنبه 13 آبان 1391



>>>اسفندیار نفیسی:

آقای سنجری تاکتیک عجیبی دارد! درباره دوستان و بزرگان جانب احتیاط را نگه می دارد و از توان بالایشان سخن می گوید، اما بقیه اخ و پیف هستند و هرکس با آنها کار کند خائن است! آقا بد نیست قبل از اینکه حرف از فیلم \"کینگ کنگ\" بزنید نقد ابوالحسن تهامی بر این فیلم را یکبار در ذهنتان مروز کنید تا ببینید چه اشتباهات فاحشی در دوبله این فیلم وجود دارد!

0+0-

چهارشنبه 10 شهريوž



>>>...:

لفظ خيانت كمي نچسب و مناسب شان هنري پرسابقه چون دوبله نيست.فكر ميكنم تا زماني كه بزرگان اين هنر هنوز فعالند كساني چون آقاي سنجري كه سابقه اي قابل اتكا ازايشان نداريم بايستي كمي در اظهار و نظرهاي خود جانب احتياط را نگه دارند .اين هنر خوشبختانه هنوز اولياي خود را دارد.پس از آنها -البته بعدازصدوبيست سال انشاالله- فرزندانشان ميتوانند خائن و وفادار را معرفي كنند

1+0-

دوشنبه 8 شهريور 1389



>>>سامان:

آقای سنجری از چه چیزی به عنوان "خیانت" یاد می کند؟! ایشان می گوید "آن شخص خیانت كرده بود و با خائن نمی شود كنار آمد" ابتدا فکر کردم چه چیزی می تواند "خیانت" باشد؟ بعد متوجه شدم همکاری با "انجمن گویندگام جوان" !! دست مریزاد آقا! کلاهتان را بگذارید بالاتر! حوزه کار را تا کجا به سوی انحصارطلبی سوق می دهید؟! به این می گویند خیانت؟!

0+0-

دوشنبه 8 شهريور 1389



>>>بهمن:

مصاحبه كننده گرامي عزيز لابد آقاي بهرام زند براي مصاحبه اي خبري چيزي وقت نداشته كه جواب شما را بدهد كه اينگونه مورد كم لطفي شما قرار گرفته. چون در مورد شما مسبوق به سابقه است كه ناگهان بهترين گوينده ،بدترين ميشود.در مورد استاد جليلوند هم جايي از مدار انصاف خارج شده بودي.آن هم به دلايلي ديگر كه خودتان بهترميدانيد.ملاك كارايي افراد است نه مسائل حاشيه اي .ازيك كارشناس دوبله - كه هميشه و همه جا برآن هم تاكيد داري -بعيد است كه روابط شخصي را بر اصول حرفه اي ترجيح دهد.كمي سعه صدر آقاي كلانتري ...لطفا

1+0-

يكشنبه 7 شهريور 1389




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.